8 - لقمان و سپاسگزارى
12. (وَلَقَدْ آتَيْنِا لُقْمِانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُر لِلّهِ وَمَنْ يَشْكُر فَاِنَّمِا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَميدٌ
ما به لقمان حكمت عطا كرديم و دستور داديم كه شكر خدا را به جا آورد. هركس خدا را سپاس كند, نتيجه آن به خود او برمى گردد. هركس كفران نعمت كند [خدا را ضرر نمى زند] خداوند بى نياز و شايسته ثناست)
مى گويند: در دوران حكومت حضرت داود & در خانواده اى كه نسب آن به حضرت ابراهيم & منتهى مى گشت, كودكى سيه فامْ چشم به دنيا گشود. سپس براثر داشتن ملكات فاضله, هوش سرشار, عقل و تدبير فوق العاده, تجربه و پختگى, بيان شيرين و منطق محكم, به نام لقمان حكيم معروف گرديد. خصوصيات زندگى او درست ضبط نگرديده, ولى سخنان حكيمانه وى زينت بخش صفحات كتابهاى اخلاق و تفسير و تاريخ است. آنچه مسلّم است, روزگارى غلام بوده و آقايى داشته, ولى اين نكته چندان روشن نيست كه چگونه كودكى كه در خاندان نبوت به دنيا آمده بود, بالاخره غلام زرخريد شده است.از اين جهت, برخى از مفسران معتقدند كه وى غلام حبشى يا مصرى بوده و در ميان بنى اسرائيل بزرگ شده و داراى كمالات اخلاقى و فضايل روحى زيادى بوده است.