تاریخ ایران اسلامی

رسول جعفریان

نسخه متنی -صفحه : 223/ 150
نمايش فراداده

همين‌ شخص‌ با سپاهي‌ از تركان‌، بار ديگربه‌ بصره‌ حمله‌ كرد. بدين‌ وسيله‌ راه‌ خوزستان‌ را براي‌ آنان‌ گشود.

براي‌ طغرل‌، هنوز زمان‌ حمله‌ به‌ بغداد فرا نرسيده‌ بود. طغرل‌ در انديشه‌ تصرف‌فارس‌ وآذربايجان‌ بود. در سال‌ 445 فولادستون‌ برادر الملك‌ الرحيم‌ به‌ نام‌ طغرل‌خطبه‌ خواند. در سال‌ 447 باز شهر به‌ دست‌ الملك‌ الرحيم‌ افتاد. دولت‌ بويهيان‌ درفارس‌ تا سال‌ 454 به‌ درازا كشيد.

طغرل‌ در سال‌ 447 به‌ شمال‌ عراق  لشكر كشيد وچندي‌ به‌ جنگ‌ با روميان‌ رفت‌.در راه‌ برخي‌ از اميران‌ محلي‌ را نيز ساقط‌ كرد وآن‌ ديار را در اختيار تركمانان‌سلجوقي‌ گذشت‌. اين‌ زمان‌ سپاه‌ تركان‌ اندك‌ اندك‌ به‌ عراق  نزديك‌تر مي‌شد.

طغرل‌ در بغداد

ما پيش‌ از اين‌، از اوضاع‌ نابسامان‌ بغداد در اواخر دولت‌ بويهي‌ سخن‌ گفتيم‌.اختلافات‌ داخلي‌ ميان‌ تركان‌ وديلمان‌، ظهور عياران‌، اختلافات‌ فرقه‌اي‌ ومذهبي‌ونيز اختلاف‌ ميان‌ خليفه‌ وامير بويهي‌، سبب‌ آشفتگي‌ اوضاع‌ در اين‌ شهر شده‌ بود.در اين‌ زمان‌، يكي‌ از فرماندهان‌ ترك‌ با نام‌ بساسيري‌، با فاطميان‌ مصر مرتبط‌ شده‌،كوشيد تا زمينه‌ تسلط‌ آنها را در بغداد فراهم‌ كند. ظهور اين‌ پديده‌ براي‌ دولت‌عباسي‌ بسيار خطرناك‌ بود؛ زيرا فاطميان‌، نزديك‌ به‌ يك‌ صد سال‌، رقيب‌ بلامنازع‌عباسيان‌ در خلافت‌ بودند. اكنون‌ ظهور بساسيري‌ كه‌ خلعت‌ از خليفه‌ فاطمي‌ مصردريافت‌ كرده‌ بود، مي‌رفت‌ تا بساط‌ عباسيان‌ را در بغداد جمع‌ كند.

طغرل‌ فرشته‌ نجات‌ دولت‌ عباسي‌  بود كه‌ بغداد را از دست‌ دولت‌ فاطمي‌ نجات‌داد. اختلاف‌ ميان‌ بساسيري‌ وخليفه‌ وبه‌دنبال‌ آن‌ آشفتگي‌ وضع‌ بغداد، مهم‌ترين‌عامل‌ روي‌ آوردن‌ طغرل‌ به‌ بغداد بود. وي‌ در ري‌، نيروهاي‌ فراواني‌ را فراهم‌ آوردوبه‌ عاملان‌ خود تا كرمانشاه‌ دستور داد تا نيروهاي‌ بيش‌تري‌ را با تداركات‌ كافي‌آماده‌ كنند. نمايندگاني‌ نيز به‌ خليفه‌ فرستاد واظهار اطاعت‌ كرد.

آنچه‌ در اينجا اهميت‌ داشت‌ اين‌ كه‌، افزون‌ بر گستردگي‌ حضور شيعيان‌ امامي‌ دربغداد، رخنه‌ شيعيان‌ فاطمي‌ به‌ اين‌ شهر، خلافت‌ عباسي‌ را در معرض‌ تهديد جدي‌قرار داده‌ بود، و از سوي‌ ديگر، تركان‌، سنيان‌ متعصبي‌ بودند و به‌ همين‌ دليل‌، آمدن‌طغرل‌، براي‌ خلافت‌ سني‌ بغداد، راه‌ حل‌ نجات‌ آن‌ از دست‌ شيعيان‌ بود. طبعا اين‌حركت‌ سخت‌ مورد رضايت‌ طوايف‌ سني‌ بغداد بود واز ناحيه‌ آنها ونيز خليفه‌دامن‌ زده‌مي‌شد.

تركان‌ بغداد كه‌ سالها با ديلميان‌ دشمني‌ داشتند، از سوي‌ طغرل‌ دلگرم‌ شدند. اين‌نيز عامل‌ ديگري‌ براي‌ حضور هرچه‌ سريع‌تر طغرل‌ در بغداد بود. با اين‌ حال‌،روشن‌ بود كه‌ حملات‌ تركان‌ به‌ نواحي‌ ديگر، ذهنيت‌ بدي‌ را براي‌ مردم‌ بغداد ايجادكرده‌ وكمابيش‌ وحشت‌ آنها را گرفته‌ بود.

طغرل‌ از ري‌ به‌ سوي‌ همدان‌ واز آنجا به‌ سوي‌ حُلْوان‌ رفت‌. زماني‌ كه‌ احساس‌شد مقاومت‌ در برابر طغرل‌ بيهوده‌ است‌، همه‌ پذيرفتند تا خطبه‌ به‌ نام‌طغرل‌خوانده‌شده‌ زمينه‌ براي‌ تسليم‌ فراهم‌ شود. طغرل‌ با اجازه‌ خليفه‌ به‌بغداددرآمد.

پس‌ از ورود وي‌ به‌ بغداد در سال‌ 447، اتفاق  شگرفي‌ افتاد. يك‌ حادثه‌ كوچك‌،سبب‌ شد تا مردم‌ گمان‌ كنند نيروهاي‌ الملك‌ الرحيم‌ ـ آخرين‌ سلطان‌ بويهي‌ ـ بر ضدطغرل‌ وارد جنگ‌ شده‌اند.

مردم‌ نيز دست‌ بكار شده‌ وهر ترك‌ غُزّي‌ را در هر محله‌يافتند، كشتند. تنها محله‌ شيعه‌ نشين‌ كرخ‌ به‌ آنها پناه‌ داده‌ واز آنها محافظت‌ كرد! اين‌سبب‌ شد تا طغرل‌، عدنان‌ پسر سيد رضي‌ را كه‌ نقيب‌ علويان‌ بود خواست‌ و از وي‌سپاسگزاري‌ كرد.

از سوي‌ ديگر ميان‌ سپاه‌ طغرل‌ با ساير محلات‌ درگيري‌ پيش‌ آمد كه‌ شمارفراواني‌ كشته‌ شدند