برگزيد؛ اما بار ديگر بركيارِ وسلطان محمد، در ري به تخت نشستندوسبب رونق شهر ري شدند.
در همين دوران بود كه مجد الملك قمي، وزيربركيارِ كه به سال 492 كشته شد، «مشهد شاهزاده عبدالعظيم را بساخت با آلتوعدّت وشمع و اوقاف».
يكي از ويژگيهاي مهم ري آن است كه در سر راه بغداد به خراسان بود. از سويديگر، شهر ري در حد فاصل طبرستان وشهرهاي جبال قرار داشت. به همين دليلبود كه شهر مزبور موقعيت سياسي وفرهنگي بسيار ممتاز وبا ارزشي داشت. شايداين موقعيت شهر ري سبب شد تا اين شهر در طي دوران شكوه خود، محل رشدبسياري از فرقههاي اسلامي شده وتا قرن هشتم هجري در انحصار گروه خاصيدرنيايد.
بهطور يقين، ري در قرن چهارم تا ششم، دوران بسيار باشكوهي را پشت سرگذاشته است؛ اما در طي قرن ششم، به دليل اختلافات فراگير مذهبي ميان حنفيانوشافعيان، ونيز كراميان كه در اين شهر نفوذ اندكي داشتند، شهر ري نيز آسيبفراوان ديد. بعدها، در حمله مغول ري به شدت صدمه ديد واز آن پس، چندان رويآباداني به خود نديد.
ري در دوره سلطنت طولاني سلطان سنجر در اختيار خود او قرار داشت وبارهاوبارها سنجر به ري سفر كرده مدتي را در آنجا اقامت ميكرد. پس از سنجر، ريبراي مدتي در اختيار شاه غازي اصفهبد مازندران بود. او كه شيعه بود، مدرسهاي درمحله زادمهران ري ساخت. بعد از آن باز ري در اختيار سلجوقيان قرارگرفت.
شهر ري در اواخر قرن ششم، در سال 590 به اشغال خوارزمشاه تَكَش در آمد.در اين زمان، آخرين سلطان سلجوقي طغرل به دست نيروهاي خوارزمشاه افتادوبه قتل رسيد وبراي هميشه شمع بزم دولت آل سلجوق در ري خاموش شد.