دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی

حسن حسن زاده آملی

نسخه متنی -صفحه : 526/ 200
نمايش فراداده

شنيديم كه خانه اجاره اى نداريم آن هم با اخمى كه بدتر از صد زخم حتى به طفل شير خوارم رحم نكرده اند تا بالاخره در مسافرخانه اى يكباب اطاق محقر اجاره كرديم و مدتى در آنجا بسر مى برديم . با آن وضع آشفته و آلفته به درس و بحث خود و ادراك محضر مبارك اساتيدم آرام و شاد كام بودم و حشرم با الم نشرح بود كه فان مع العسر يسرا ان مع العسر يسرا . در آنحال باقتضاى طبع جوانى ژوليده و شوريده نامه اى منظوم شيرين و دلنشين بيش از يكصد و پنجاه بيت به پيشگاه خداوند سبحان تقديم داشتم پس از ارائه ارادت و وظيفه بندگى و مطالبى خواندنى عرض كردم :

فاعلا تن مفاعل فعلن لطف فرما نگر بحال حسن من بفرمان تو گرفتم زن اوفتادم بكوچه و بر زن تو خود اى سرور من آگاهى هر كجائى كه بود بنگاهى پاسخ پرسش من از خانه اولا بچه دارى تو يا نه از تحير سر او فكنده بزير چه كنم در جواب او تقرير نه دروغ است و راست با اما با لن و ليس و لم و لما با همه فضل و دانش و فرهنگ كج و معوج شدم چو يك خرچنگ بس كه گشتم بكوچه پس كوچه شدم از لاغرى چو يك جوجه كوچه و جوجه را پريشانى كرده هم قافيه كه خود دانى گر تو باشى بگو چه چاره كنى خانه اى بهر خود اجاره كنى ار حسن زاده ات گنهكار است كاينچنين رنج را سزاوار است رحم بر طفل شير خوارش كن يا به مامان دل فگارش كن الخ . . .

و حق تعالى نيز به مفاد([ رد جواب الكتاب واجب كوجوب رد السلام ])( وافى باب تكاتب ج 3 ص 126 به تصحيح و