و ذات بيهمال خويش را بر نصرت دين اسلام و مراعات مصالح خلق وقف كرد و از در كابل تا كناره قنوج و حدود كالنجر و بانوسى . . . و اطراف كرمان و سواحل درياى تيز و مكران در تكسير دو هزار فرسنگ در خطه اسلام افزود و آفتاب ملت احمدى بر آن ديار از عكس ماه رايت محمودى بتافت]). . . . ( ص 21 و 22 كليله و دمنه بتصحيح و تعليقه راقم ) مساحت را در علم اوفاق معنى ديگر است و تكسير دائره كه عبارت از دانستن نسبت عددى قطر دائره به محيط آنست مطلبى ديگر است . و تكسير در رشته هاى ارثماطيقى بوجوه گوناگون است بلكه تكسير خود علمى جداگانه و فنى مستقل است . مرجو از عنايت حق تعالى شانه اين كه نوبت درس و بحث اين فنون نيز در اين حلقه روحانى و انجمن نورانى فرا رسد بار خدايا اينچنين بادا . اما جدول ضرب ارقام ستينى و ترسيم جدول و تنميق ارقام آن بدين گونه است كه از يك تا شصت را در يك تا شصت ضرب بايد كرد و هرگاه حاصل ضرب از شصت فزونتر شده است هر شصت را يك عدد محسوب بايد داشت و آنرا مرفوع بايد خواند مثلال را در ب ضرب كرديم ( س ] ب ٹل ) حاصل مى شود يك مرفوع و بدين نحو مى نويسيم ا ها و چون آنرا درح ضرب كنيم و ( ص ] ح ٹ ل ) يك مرفوع و سى مى شود و بدين صورت مى نگاريم ال . و چون م را در با ضرب كنيم هفت مرفوع و بيست مى شود بدين صورت ( 607 440 ] 11 ٹ 40 ) ر ك و على هذا القياس . و براى تسهيل در محاسبه بهتر آنست كه جدول ستينى حساب شده و نگاشته در نزد حاسب حاضر باشد بدين صورت كه ملاحظه مى فرماييد :
پوشيده نيست كه در جدول ضرب مذكور بسيارى از ارقام مضروب و مضروب فيه و حاصل ضرب آنها مكرر شده است شبيه جدول ضرب معروف فيثاغورس براى ارقام يك تا ده كه آنرا بصورت ديگر وضع توان كرد تا تكرارى پيش نيايد بدين نحو كه مى نگاريم . اين جدول كه بهمين شيوه بدان آشنائيم و بجدول ضرب فيثاغورس شهرت دارد بسيارى از ارقام حاصل ضرب مضروب در مضروب فيه كه قريب به نصف ارقام جدول است مكرر است كه البته براى مبتدى مفيد است تا بداند كه هر يك از مضروب و مضروب فيه اگر عكس بشوند در حاصل ضرب تفاوتى پيش نمى آيد هرچند اصطلاح بر اين است كه عدد بزرگ مضروب و عدد كوچك مضروب فيه بوده باشد و بعبارت بطرس بستانى در([ كشف الحجاب فى علم الحساب])و لك أن تجعل أيا شئت من العددين مضروبا و الآخر مضروبا فيه و لكنهم اصطلحوا على جعل العدد الاكبر مضروبا و العدد الاصغر مضروبا فيه . ( ص 28 ط بيروت ) و چون مكررهاى جدول فوق چنان كه نموده ايم حذف گردد باقى بدين صورت جدول دوم بدون تكرار ارقام در آيد و آنرا جدول منبرى گويند چنانكه در جامع بهادرى صفحه 208 ط 1