بسيارى از عباسيان و هواداران ساده لوحشان كه از سياست هاى شيطانى مأمون سردر نمى آوردند, خيال مى كردند به راستى مأمون مقام ولايتعهدى را به حضرت امام على بن موسى الرّضا واگذار نموده و خلافت را از بنى عباس به آل على منتقل كرده است! اين بود كه به عنوان اعتراض به مأمون و حفظ خلافت غاصبانه بنى عباس, در بغداد جمع شدند و با ابراهيم بن المهدى عباسى معروف به (ابن شكله) كه برادر هارون الرّشيد و عموى مأمون بود, براى خلافت بيعت كردند. ابن شكله مردى فاسق, مُطرِب و در نواختن ساز بربط استاد بود و با مطربان و موسيقيدان هاى معروف و فاسد بغداد همچون (مُخارق), (زلزل) و (مارق) همنشين و هم پياله بود و عمر خود را در لهو و لعب و فساد و فِسق مى گذراند.
وقتى دعبل از بيعت مردم با آن فاسق مطّلع شد, به هجو او و كسانى كه با او بيعت كرده بودند, پرداخت:
ابن شكله (ابراهيم بن مهدى) در ميان مردم عراق بانگ برآورد و هر احمقى به سويش شتافت! اگر ابراهيم بن مهدى از عهده خلافت برآيد, پس از او, خلافت نصيب دوستِ مطربش (مخارق) خواهد شد.
و بعد از مخارق, خلافت با (زلزل) و (مارق) مصالحه خواهد كرد! خدا نكند چنين باشد كه خلافت را فاسقى از فاسقى ديگر به ارث ببرد!