داراىهفتويژگى است:
1. آگاهى وحدانى،(1) وحدت حقيقى،(2) خلأ؛(3) 2. بىزمان و بىمكان بودن؛ 3. احساس عينيت يا حقيقت داشتن؛ 4. احساس تبرك و تيمن،(4) صلح و صفا و مانند آن؛ 5. احساس امر قدسى، حرمتدار يا الوهى؛ 6. متناقض نمايى؛ 7. بيانناپذير بودن.(5)
پيش از آنكه به بررسى ديدگاه اتو در اين باره بپردازيم، توجه به اين مسأله سودمند است كه فيلسوفان دين و به ويژه كسانى كه به تحقيق گسترده درباره تجارب دينى پرداختهاند، با انواع گوناگونى از اين تجارب مواجه شدهاند كه به لحاظ پديدارشناسى، منجر به بازشناسى گونهها و انواع متفاوتى از اين تجارب گشته است. در يك تقسيم بندى نسبتاً جامع، اقسام زير را مىتوان براى تجربه دينى در نظر گرفت:
1. unita y consciousness. 2. the one. 3. در عرفان اسلامى گاهى واژه عدم، در عباراتى مانند «پس عدم گردم عدم چون ارغنون»، در معنايى نزديك به void به كار مىرود. 4. lessedness. 5. و. ت. استيس، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدين خرمشاهى، فصل دوم. تلاشهاى ديگرى نيز براى بيان وجه جامع ميان تجارب عرفانى صورت پذيرفته است. براى نمونه، رايستزتيتارو سوزوكى (1870 - 1966) بودايىشناس شهير و بزرگترين شناساننده آيين ذن (بوديسم به جهان غرب) ويژگىهاى مشترك ساتورى (Sato i بيدارى و اشراق و انشراح صدر ناگهانى) را چنين برمىشمارد: 1. غيرعقلانى بودن (i ationality)، توضيح ناپذيرى (inexplica ility)، ابلاغ ناپذيرى (incommunica ility)؛ 2. درون بينى يا بصيرت (intuitive insight)؛ 3. ثقت (autho itaiveness)؛ 4. ايجاب (affi mation)؛ 5. احساس عالم بالا (sense of eyond)؛ 6. صبعه غيرشخصى (impe sonaltone)؛ 7. احساس اعتلا (feeling of exaltation)؛ 8. لحظهاى بودن (momenta iness). البته سوزوكى مدعى نيست كه امور يادشده، ويژگى مشترك همه تجارب عرفانى است. موضوع سخن او تجربههاى عرفانىيى است كه در حوزه آيين بودا ساتورى ناميده مىشود. (همان، ص 34 و 35).