الاطلاع على ماوراء الحجاب من المعاني الغيبية والأُمور الحقيقية، وجوداً أَو شهوداً؛ كشف در لغت برداشتن پرده است. «كشفت المرأة وجهها» يعنى زن نقاب از چهره برگرفت. و در اصطلاح، كشف عبارت است از آگاهى از معانى غيبى و امور حقيقى كه پس پرده است، به نحو وجودى يا شهودى.(1) در بينش ابنعربى، همه موجودات مادى و غير مادى و به تعبيرى همه ظهورها و تجليات هستى مطلق، كه در نظر ما مراتب هستى را تشكيل مىدهند، اعم از موجودات ملكى و ملكوتى و حتى اسما و صفات حق تعالى، حجابهايى هستند ميان بنده و حق. باكنار نهادن هر يك از اين حجابها، حقايقى براى سالك مكشوف مىگردد و چون حجابها متعدد و حقايق داراى مراتبند، كشف نيز انواع و مراتبى مىيابد.
در يك تقسيم كلى، كشف به دو قسم صورى و معنوى تقسيم مىشود:
كشف صورى، مكاشفهاى است كه در عالم مثال و از طريق حواس پنج گانه تحقق مىيابد. سالك در سير عرفانى خود، نخستين حجابى را كه كنار مىزند، حجاب ماده است و نخستين حقيقتى كه با كنار نهادن اين حجاب براى او مكشوف مىگردد، حقايق مثالى و برزخى است. در جهانبينى عرفانى، حضرت خيال، حضرتى است ميان عالم ماده و عالم تجرد محض و از اين رو، پارهاى از اوصاف هر يك را منعكس مىسازد. ازسويى ماده ندارد و از سويى ديگر، مقدار، رنگ، شكل و پارهاى ديگر از اوصاف ماده را دارا است. به همين علت، حقايق موجود در عالم مثال، صورت دارند و كشف مربوط به اين عالم، كشف صورى ناميده مىشود.
از سوى ديگر، همان گونه كه ارتباط ما با ظواهر عالم ماده، از طريق حواس پنج گانه
1. داود قيصرى، شرح فصوص الحكم، تصحيح و تعليق سيد جلال الدين آشتيانى، ص 108. همين عبارات را سيد حيدر آملى در جامع الاسرار و منبع الانوار، ص 461، به تبع قيصرى، آورده است. عبارت «وجوداً او شهوداً» از سوى ناظران بر كلام قيصرى به گونههاى مختلف تفسير شده است. برخى گفتهاند صحيح آن است كه به جاى «او»، «اى» باشد، كهدراين صورت، مقصود از «وجودى» همان «شهودى» خواهد بود. سخنان خواجه عبداللّه در منازلالسائرين و عبدالرزاق كاشانى در شرح آن، اين معنا را تأييد مىكند. (ر.ك: عبدالرزاق كاشانى، شرح منازل السائرين، ص 511) در آنجا خواجه عبدالله مىنويسد: «وهي فى هذا الباب بلوغ ماوراء الحجاب وجوداً» و عبدالرزاق در شرح آن مىگويد: «وجوداً أَى شهوداً» (ر.ك: تعليقه غلامعلى بر شرح فصوص الحكم قيصرى، ص 112.