مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 191
نمايش فراداده

او همان سيد مهدى از خاندان احمد است. او همان شمشير به دست هندى است آن‏گاه‏كه [اشرار را] به هلاكت مى‏رساند.

او همان خورشيد است كه هر اندوه و تاريكى‏يى را مى‏زدايد. او همان باران پر آب نخستين است آن‏گاه كه [به زمين تشنه آب‏] مى‏بخشد.

فارغ از مناقشات و تلاش‏هايى كه براى جمع ميان كلمات ابن‏عربى در مسأله خاتميت ولايت صورت گرفته، نكته مهم در مبحث ما آن است كه از نظر ابن‏عربى ظهور خاتم ولايت خاصه، به معناى تكميل بعد باطن شريعت محمدى است، همان‏گونه كه ظهور خاتم ولايت عامه، نشانه تكميل بعد باطن همه شرايع است.

از نظر ابن‏عربى، با آمدن پيامبر اسلام‏9 ظاهر دين به كمال رسيد و شريعت برترين تجلى خود را در دين محمد صلي الله عليه و آله يافت. از اين رو، پس از او نبوت تجديد نمى‏شود و شريعت تازه‏اى نمى‏آيد؛ اما چهره كامل بُعد باطن دين، هم‏چنان پوشيده و پنهان مى‏ماند تا هنگام آمدن خاتم ولايت به كمال خود تجلّى كند. تجلى كامل باطن شريعت محمدى، توسط خاتم ولايت خاصه صورت مى‏پذيرد و ظهور كامل باطن همه شرايع توسط عيسى‏7 انجام خواهد پذيرفت. البته هم‏چنان بايد به ياد داشته باشيم كه هر دو (خاتم ولايت خاصه و خاتم ولايت عامه) علوم و معارف خود را از حقيقت محمدي صلي الله عليه و آله كسب مى‏كنند كه همه پيامبران تجلّى او هستند و كامل‏ترين تجلى‏اش در حضرت محمد صلي الله عليه و آله بوده است.(1)

ولايت و علم به باطن شريعت‏

از فلسفه تأويل متون دينى و فهم معانى باطنى آن توسط ولى، نزد ابن‏عربى دانسته مى‏شود عارف واصل به مقام ولايت، كسى است كه به حقيقت شريعت و باطن آن دست يافته، وارث راستين علوم محمدي صلي الله عليه و آله باشد و از اين رو، ولى قادر بر تأويل شريعت و بيان اسرار و ظاهر ساختن حقايق آن است. او با گذراندن مقامات معنوى و رسيدن به قله سلوك عرفانى، به تجربه‏اى عرفانى (تجربه فنا) دست مى‏يابد كه موجب برخوردارى او

1. ابن‏عربى، فصوص‏الحكم، ص 62 - 64.