لزوم عمل به شريعت در وصول به ولايت - مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تجربه دینی - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از مقام ولايت و فهم همه حقايق دينى مى‏گردد.

البته هر عارفى به چنين مقامى نمى‏رسد؛ زيرا استعدادهاى افراد گوناگون است و سير هر كسى در مدارج متناسب با خود او مى‏باشد و هيچ عارفى از نردبان عارف ديگر بالا نتواند رفت. و به تعبيرى، هر كس را راهى به سوى حق است و از اين رو، راه‏هاى تعالى به‏عدد سالكان طريق حق، متعدد است و اين امر علت تكثر تجليات الهى است و اين كه هيچ‏گاه تجلى الهى تكرار نمى‏شود.(1) اما در عين حال كه راه‏ها مختلف و متكثر است، حقيقت واحد و يگانه است.

اين اختلاف، چنان كه اشاره شد، به سبب ويژگى‏هاى خاص سالك است كه هر سالك تجلى منحصر به فردى با استعدادهاى خاص خود است كه موجب مى‏شود در سير تكاملى خود به نقطه‏اى خاص دست يابد و از آن فراتر نتواند برود:

و مع أَن طريق الحق واحدة فانه يختلف وجوهه باختلاف أَحوال سالكيه من اعتدال المزاج و انحرافه... فقد يكون مطلب الروحانية شريفاً و لايساعده المزاج؛ با آن‏كه راه حق يكى است، اما وجوه آن، بر اثر گوناگونى احوال سالكين، به لحاظ اعتدال و عدم اعتدال مزاج، متفاوت مى‏گردد... گاهى مطلب روحانيت شريف است؛ اما مزاج باآن همراهى نمى‏كند.(2) ولايت در واقع بالاترين درجه‏اى است كه سالك به آن راه مى‏يابد كه در اثر آن به اسرار الهى آگاه مى‏شود.

لزوم عمل به شريعت در وصول به ولايت

نكته مهم آن است كه عارف، تنها با عمل به شريعت به اين مقام دست مى‏يابد؛ يعنى براى رسيدن به باطن، سالك بايد ظاهر را در خود متحقق سازد. ولى نه تنها از شريعت آغاز مى‏كند، بلكه در نهايت نيز شريعت را حفظ مى‏كند؛ زيرا ولى همواره در ظاهر تابع نبى و شريعت او است و هرگز از آن تجاوز نمى‏كند، «نه شريعت تازه‏اى پديد مى‏آورد و نه حكمى را نسخ مى‏كند»(3)؛ اما در عين حال، به كنه و باطن آن دست مى‏يابد، تا آن‏جا كه

1. ابن‏عربى، الفتوحات المكيه، ج 1، ص 167.

2. ابن‏عربى، رسائل ابن‏العربى، رسالة الانوار، ص 2.

3. ابن‏عربى، الفتوحات المكيه، ج 1، ص 251.

/ 291