راه دستيابى به حقيقت وحى - مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
على من نزل من عباداللّه، و الآيات متنوعة، فإِن القرآن، متنوع، ينطبع عند النازل عليه في قلبه بصورة ما نزل به عليه فتغير على المنزل عليه الحال؛ همچنين روح القدس گاهى در صورت دحيه و غير آن تجلى مىكند و [نيز] به گونهاى تجلى كرده كه [سراسر] افق را فرا گرفته، [همچنين] در صورت گوهر ظاهر شده است. صورتها بر او [روح القدس] در انواع گوناگون وارد شده يا او در صورتها تنوع يافتهاست، در حالى كه مىدانيم او از آن جهت كه روح القدس است، از هر گونه تغيير در ذاتش پاك است؛ اما او را اين گونه [و در قالب اين صورتهاى مختلف] ادراك مىكنيم، همانگونه كه هرگاه روحالقدس آيات را بر بندگان خدا نازل مىكند - با توجه به آنكه آيات گوناگونند؛ زيرا قرآن گوناگون است - در قلب كسى كه بر او فرود مىآيد بر صورت آنچه آن را بر او فرود آورده، منطبع مىگردد، و در نتيجه، حال كسى كه بر او نازل گشته، دگرگون مىشود.(1) بنابراين، تنوع در فهم معانى قرآن نه تنها برحسب تنوع عارفان، بلكه بر حسب گونهگونى احوالِ عارف واحد نيز صورت مىپذيرد، «مگر نمىبينيد كه يك قارىِ عالم و فهيم، آيهاى از قرآن را در شرايط و احوال گوناگون، هر بار كه مىخواند، معنايى خاص از آن مىفهمد، با آنكه حروف همان حروفند و هيچ بر آن افزوده يا از آن كاسته نشده است.».(2) اين تنوع تا زمانى است كه عارف به دريافت حقايق كلى قرآنى دست نيافته باشد، كه اگر بدان پايه برسد، ثبات به جاى تغير مىنشيند، همانگونه كه تنوعاتِ حقايق وجودى روحانى، مانند روح القدس، تنها در حضرت خيال صورت مىپذيرد و اگر عارف بتواند به بالاتر از آن صعود كند، آن حقيقت را بذاتها و همانگونه كه هست، ثابت و پايدار شهود خواهد كرد.
راه دستيابى به حقيقت وحى
براى دست يابى به اين مقام، سالك بايد به مقام تحقق به آيات الهى دست يابد؛ يعنى خود، قرآن مجسّم گردد، همه تعاليم مربوط به زبان، بدن، نفس، قلب، روح و سرّ در او