پرسش مهمى كه در اين مسأله رخ مىنمايد، آن است كه تجارب عرفانى چه ويژگىيى دارند كه موجب وصفناپذيرى آنها مىگردد؟ در اين باره، ديدگاههاى گوناگونى وجوددارد كه اشاره به آنها آفاق بحث را روشن مىسازد:1. برخى با تمسك به تحليلهاى روانشناختى و ارجاع احوال عرفانى به عواطف و احساسات، برآنند كه بهطور كلى، حدود و ثغور عواطف، نامشخص، فرّار و مبهم است و اين امر موجب مىگردد توصيف آنها دشوار شود و اين دشوارى توصيف، متناسب با تعميق و اشتداد عواطف، افزايش مىيابد. هر چه عواطف سطحىتر باشند، آسانتر به 1. William James The Va ieties of Religious Expe ience chapte 16.2. Otto The Idea of the Holy p. 1.3. I id.pp. 2-3.4. I id.p. 59.