د) تجارب احياگر(2)
اين دسته از تجارب، از رايجترين اقسام تجارب دينى به شمار مىروند. بسيارى ايمانخود را مرهون چنين تجاربى مىدانند. تجارب احياگر تجاربى هستند كه دراثرآنها ايمان فاعل تجربه، شكوفا و بارز مىشود. اين تجارب، موجب تغييرات مهمى دروضعيت روحى و اخلاقى فاعل تجربه مىشوند. در اين تجارب، شخص احساس مىكند خداوند در موقعيت ويژهاى وى را هدايت و به سوى حقيقت راهبرى كرده است.(3) نمونهاى از اين تجارب را ويليام جيمز در كتاب انواع تجربه دينى از يك سوييسى گزارش كرده است:سى و شش سال داشتم... كاملاً سالم بودم. روز ششم بود كه با عدهاى در يك راهپيمايى شركت داشتم. به ما خوش گذشته بود. روز پيش، از جايى كه به نام سكيس است، از طريق بوئت به ترينت رسيده بوديم. هيچگونه خستگى، گرسنگى و تشنگى در خود احساس نمىكردم... در حال تعادل روحى بودم؛ اما ناگهان احساس كردم مثل اين كه وجود من اوج گرفته است. قرب به خدا را در خودم حس كردم (آنچه را درك كردهام، مىنويسم) گويا كه رحمت خداوند و قدرت او سراسر وجودمرا فرا گرفته است. خلجان احساسات و هيجان عواطف من، در آن لحظه به اندازهاى شديد بود كه فقط توانستم به همراهان خود بگويم كه بروند و منتظر من نباشند. سپس بر تخته سنگى نشستم؛ چه ديگر ياراى ايستادن نداشتم. اشك از چشمانم سرازير شد. خداى را شكر كردم كه به من تعليم داد كه چگونه او را بشناسم و بر مخلوق ناچيز و گناهكارى هم چون من رحمت آورده است. با شوق و حرارت بسيار از درگاه او طلب كردم كه به من توفيق دهد عمر خود را در1. Davis The Evidential fo ce of Religious Expe ience pp. 39 – 44.2.egene ative expe iences.3. I id.pp. 44 – 48.