عدم تفكيك تجارب عرفانى از تجارب مينوى
چنان كه بيان شد، اتو با وجود به رسميت شناختن تجارب عرفانى و آشنايى نسبتاً خوب از اين گونه تجارب، آنها را دسته مستقل و جدايى به شمار نياورده و بخشى از همان تجارب مينوى دانسته كه در كتاب مفهوم امر قدسى به توصيف آن پرداخته است. مفسران اتو همگى بر اين امر اتفاق نظر دارند كه اتو تجارب عرفانى را، خواه از نوع دروننگر (تجربه انفسى) و خواه از نوع عرفان وحدت بين (آفاقى)، در ضمن همان تجارب مينوى گنجانده، تجارب مينوى را با همان اوصافى كه در كتاب مفهوم امر قدسى بيان داشته، شامل اين گونه از تجارب نيز مىداند.(1) او تصريح مىكند كه تجارب عرفانى،كه ويژگى مشترك آنها وحدت شخص با واقعيت متعالى است، از حالتهايى(2) از تجربه دينى (كه از نظر اتو همان تجربه مينوى است) برمىآيد.(3) اين در حالى است كه تجربه مينوى و تجربه عرفانى، از نظر پديدارشناسى از يكديگر متمايز بوده، هركدام داراى ويژگىهاى مخصوص به خود است. تجربه مينوى به تجربهاى از نوع من - تو تمايل دارد كه در آن، شخص تجربهگر با يك موجود متشخص آگاه، داراى اراده، فعل اختيارى و به خصوص عواطف، مواجه مىگردد؛ اما تجربه عرفانى، اتحادى است و احساس تمايز يا جدايى در آن به كلى از ميان مىرود و غالباً بااستفاده از واژههاى غيرشخصى(4) يا فراشخصى(5) توصيف مىشود.تحليل و بررسى
چرا اتو به اين تفاوتها وقعى نمىنهد؟ شايد علت آن، مشابهتهايى است كه ميان1. درباره ديدگاه مفسران اتو در اين زمينه، ر. ك:- William J. Wainw ight “Religious Expe ience and Language” in: Companion Encyclopedea of Theology Routlage pp. 621 – 622.- Melissa Raphael Rudolf Otto and the Concept of Holiness Oxfo d pp. 151-156.2. moments.3. Otto The Idea of the Holy p. 22.4. impe sonal.5. t anspe sonal.