فصل دوم
عقلانى و غير عقلانى
عناصر عقلانى و غيرعقلانى دين
از ديدگاه اتو، اديان مركب از اجزاى عقلانى و غيرعقلانىاند.(1) محور و ركن اساسى همه اديان را حقيقت غايى و هستى نابى تشكيل مىدهد كه ديگرموجودات به گونهاى عميق با او ارتباطى وجودى دارند. در معرفى و شناسايى اين حقيقت، به ناچار مفاهيم اخلاقى و نظرى به كار گرفته مىشوند؛ اما دين در وجه خالص و پيراسته خود، وابسته و مبتنى بر آنها نيست، بلكه اين عناصر عقلانى، همگى اشاره به واقعيتى دارند كه آن را تنها در واكنش احساسى اصيل، منحصر به فرد و غيرعقلانى مىتوان دريافت.(2) اين احساس، هسته مركزى همه اديان و نوعى خاص و يگانه از تجربه است كه اتو آن را تجربه مينوى مىخواند. هدف اتو در كتاب مفهوم امر قدسى - بلكه در همه آثارش - تبيين هسته مركزى دين و بيان ارتباط آن با اجزاى عقلانى دين است.عدم مخالفت اتو با عقلگرايى
برخى اتو را خردگريز و مخالف عقل دانستهاند. منشأ اين توهم، تأكيد اتو بر عناصر غيرعقلانى دين و اصولى دانستن آنها است و اين كه مفاهيم اخلاقى و عقلانى، درباره خداوند در اديان، جنبه فرعى و ثانوى دارد؛ اما با تأمل در آثار اتو به وضوح مىتوان به خطا بودن اين داورى پى برد.(3)1.ational and non ational.2. Rudolf Otto. The Idea of the Holy p. 6.3. Almond. Rudolf Otto pp. 26-7.