اگر گفتوگو ميان تمدنها امروزه از ضرورتهاى اجتنابناپذير جامعه بشرى است (كه هست) بخش مهمى از آن، به گفتوگو ميان اديان و حوزههاى مطالعاتى مربوط به آن اختصاص دارد. اين ضرورت، برخاسته از نياز مبرم جامعه امروز، به تفاهم ميان ملتها است. در زمانهاى كه عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات نام گرفته و جامعه گسترده بشرى، چونان دهكده و بلكه خانهاى شده كه افراد آن به روشهاى گوناگون و پيچيده، با يكديگر در ارتباط هستند و بر همه ابعاد فرهنگى، اجتماعى، سياسى و ديگر شؤون مادى و معنوى يكديگر، تأثير اجتنابناپذيرى دارند، بى ترديد بايد با فرهنگهاى ديگر آشنايى يافت، تفاوتها و تشابهها را تشخيص داد، نقاط ضعف خويش و قوت ديگران را شناسايى كرد، و آنگاه در مسير رشد و تعالى با بصيرت و شرح صدر گام برداشت.شركت در گفتوگوى ميان اديان، البته پيشفرضها و نيز آثار و ثمراتى دارد؛ از جمله پيشفرضهاى آن عبارت است از:الف) وجود اشتراك در بخشى از عقايد و اختلاف در بخشى ديگر. بى شك اگر هيچ عقيده مشتركى ميان افراد وجود نداشته باشد و نيز اگر هيچ اختلافى ميان آنان نباشد، زمينه و موضوعى براى گفتوگو وجود نخواهد داشت.ب) امكان ارزيابى مسائل مورد گفتوگو با استفاده از روشهاى برون دينى. به ديگر سخن، امكان ارزيابى عقلى دست كم برخى از مباحث مورد اختلاف وجود داشته باشد، نه آنكه آنها تماماً مستند به متون دينى بوده، از هيچ طريق ديگرى نتوان درستى يا نادرستى آنها را تميز داد.ج) هيچ يك از طرفين، خود را حق محض و طرف مقابل را باطل محض نداند؛ زيرا در اين صورت، مجادله و تلاش، براى اثبات سخن خود و ابطال سخن حريف خواهد بود، كه اين ديگر،