بررسى انتقادى پديدارشناسى اتو - مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تجربه دینی - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

موسّع و به شيوه‏اى غيرنقادانه به كار برده‏اند. در اين موارد، اين اصطلاح تقريباً معناى پژوهش در پديده دين را افاده مى‏كند و برخصوصيت بيش‏ترى دلالت ندارد.

2. گروهى از مورخان دين، مانند پ. و. كنت پِى دولاساوسايه و آك هولت كرانتس، مقصودشان از پديدارشناسى دين، همان مطالعه تطبيقى و رده‏بندى انواع مختلف پديده‏هاى گوناگون دينى است. اينان توجه ناچيزى به مفاهيم پديدارشناسى خاص و روش‏ها و شيوه‏هاى تحقيق پذيرى آن دارند.

3. گروهى از محققان، مانند و. بودكريستنس، گراردوس، فان درليو، يواخيم واخ و ميرچاالياده، پديدارشناسى دين را يك رشته يا حوزه يا شيوه خاص در دين پژوهى مى‏دانند. اينان نوعى روش پديدارشناسى را به كار برده‏اند و دست كم تا حدودى متأثر از پديدارشناسى فلسفى بوده‏اند.

4. در اين ميان، گروهى از محققان هستند كه پديدارشناسى دينشان كاملاً تحت تأثير پديدارشناسى فلسفى بوده است. كسانى مانند ماكس شلر و پل ريكور بخش اعظم رهيافتشان را جزو پديدارشناسى فلسفى دانسته‏اند.(1) ويژگى‏هاى ياد شده، خصوصيات تقريباً مشترك پديدارشناسى دين، در دو كاربرد اخير آن است.

بررسى انتقادى پديدارشناسى اتو

پديدارشناسى به معناى خاص آن،(2) عنوان نهضتى است فلسفى كه توسط ادموند هوسرل (1859 - 1938) مقارن با تحقيقات دين‏شناسى اتو به تدريج شكل گرفت. هرچند كتاب مفهوم امر قدسى در سال 1917، يعنى در اثناى انتشار سالنامه تحقيقات فلسفى و پديدارشناختى (1913 - 1930) منتشر شد، قراين نشان مى‏دهد كه نويسنده آن با جزئيات اين حوزه فلسفى آشنا نبوده است. در واقع، اتو به‏طور ارتكازى و بى‏آن‏كه به تفصيل درباره روشى كه بنيان آن توسط معاصرانش پايه‏ريزى مى‏شد، بينديشد، آن را در

1. دين پژوهي، 201-202.

2. معناى عام پديدارشناسى عبارت است از هر نوع تحقيق توصيفى درباره موضوعى معلوم (ريچارد اشميت، سرآغازپديدارشناسى، ترجمه دكتر پازوكى، فصلنامه فرهنگ، ش 18، ص 11).

/ 291