فصل پنجم‏ تنزل وحى و مراتب تجلى حقيقت‏ - مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تجربه دینی - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل پنجم‏
تنزل وحى و مراتب تجلى حقيقت‏

تناظر كتاب تكوين با كتاب تشريع‏

از نظر ابن‏عربى همان‏گونه كه اصل هستى از يك منشأ واحد بسيط با تجليات پياپى در حضرات گوناگون تنزل يافته و در آخرين مرحله به جهان ماده رسيده و آن گونه كه حواس تصوير مى‏كنند، ترسيم گشته و نمود يافته است، حقيقت قرآن نيز كه از علم خدا نشأت يافته و در آن مقام، از باب يگانگى صفات با ذات، با حقيقت حق در وحدتى بى‏تمايز بوده، با طى مراحل پياپى، تنزل يافته تا در آخرين منزل بر قلب پيامبر و آن‏گاه بر زبان او به صورت اصوات و حروف و كلمات ظهور و بروز و جلوه كرده است.

به باور ابن‏عربى، قرآن معانى مجرد و حقايق بى‏صورتى بود كه بر قلب پيامبر نازل‏گشت و آن‏گاه همان‏گونه كه ارواح مجرد در عالم خيال (مثال) لباس مقدار و اندازه برتن كرده، صورت اجسام نورى به خود مى‏گيرد و سپس به عالم اجسام كثيف تنزل‏مى‏يابد، اين معانى در خيال نبى تجسد مى‏كند و آن آيات محكم، به مقام تفصيل و فرقان و تمايز تنزل مى‏يابد و سپس در زبان، به گونه حرف و صدا تجلى مى‏كند:

فصار القرآن برزخاً بين الحق و الإِنسان و ظهر في قلبه على صورة لم يظهر بها في لسانه، فإِن اللّه جعل لكل موطن حكماً لا يكون لغيره، و ظهر في القلب إِحدىّ العين فجسّده الخيال و قسمه، فأَخذه اللسان فصيره ذا حرف و صوت؛ پس قرآن برزخ [و واسطه‏] ميان حق و انسان است. قرآن در قلب او [پيامبر] بر صورتى ظهور مى‏كند كه بر زبانش بدان صورت ظاهر نمى‏گردد؛ زيرا خداوند براى هر مرتبه‏اى حكمى قرار داده كه مراتب ديگر، آن را ندارند. قرآن در قلب به صورت عين يگانه

/ 291