مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 257
نمايش فراداده

محصور نمى‏سازد، بلكه تا آن‏جا پيش مى‏رود كه بت پرستى را نيز به معنايى، پرستش خدا به شمار مى‏آورد.(1) در عين حال، وجود سلسله پيامبران را مى‏پذيرد و معتقد است كه‏ شريعت هر پيامبرى ناسخ شريعت پيامبر پيشين بوده، و انسان در هر عصرى بايد از شريعت آخرين پيامبر پيروى كند و در راه او سلوك نمايد.(2) ناگفته نماند كه به يك معنا مى‏توان گفت كه از نظر ابن‏عربى گوهر دين، يعنى حقيقت آن، همان تجربه دينى است، و آن اين كه مقصود از تجربه دينى را همان تجربه نبوى بدانيم كه پيامبر از آن برخوردار مى‏گردد و در اثر آن، پيام الهى را دريافت مى‏كند. از نظر ابن‏عربى دريافت وحى (تجربه نبوى) خود نوعى تجربه دينى (شهود عرفانى) است كه البته نه فقط با سعى و تلاش سالك الى اللّه، بلكه با عنايت ربانى، تنها نصيب برگزيدگان خداوند مى‏گردد.(3) از اين منظر، حقيقت دين، نوعى تجربه عرفانى خواهد بود و به تصريح ابن‏عربى، پيامبران تنها كسانى هستند كه از آن برخوردار مى‏گردند. هر چند گونه‏هاى ديگر وحى و الهام، اختصاص به پيامبران نداشته در حق ديگر اولياى الهى نيز تحقق مى‏يابد، اما خصوص وحى رسالى، از ويژگى‏هاى اختصاصى پيامبران است.

از اين رو، ولى ملزم به پيروى از رسول است، هر چند ولايت، باطن رسالت به شمار مى‏رود و تقدم شرفى بر آن دارد.(4) تفسير دوم: تجربه دينى گوهر دين است؛ يعنى هدف، غايت و غرض اصلى از دين مى‏باشد. ابن‏عربى بدين معنا تجربه دينى را گوهر دين مى‏شمارد. به اعتقاد او شريعت راهى است كه سالك با عمل به آن به وادى طريقت راه مى‏يابد (كه طريقت، همان احوال گوناگونى است كه سالك در طى راه، واجد آن‏ها مى‏شود) و سرانجام به حقيقت مى‏رسد كه همان شهود اسما و صفات حق تعالى است. اين مرحله اخير، كه غايت دين و قله كمال است، در واقع همان تجربه عرفانى فنا است كه در آن، سالك به مقام ولايت دست مى‏يابد. ميزان تدين آدمى بستگى به درجه نزديكى او به اين مرحله دارد.(5)

1. همين نوشتار، ص 226 - 229.

2. همين نوشتار، ص 202 و 203.

3-5. همين نوشتار، ص 196 - 212.