مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 4
نمايش فراداده

مقدّمه‏

اگر گفت‏وگو ميان تمدن‏ها امروزه از ضرورت‏هاى اجتناب‏ناپذير جامعه بشرى است (كه هست) بخش مهمى از آن، به گفت‏وگو ميان اديان و حوزه‏هاى مطالعاتى مربوط به آن اختصاص دارد. اين ضرورت، برخاسته از نياز مبرم جامعه امروز، به تفاهم ميان ملت‏ها است. در زمانه‏اى كه عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات نام گرفته و جامعه گسترده بشرى، چونان دهكده و بلكه خانه‏اى شده كه افراد آن به روش‏هاى گوناگون و پيچيده، با يكديگر در ارتباط هستند و بر همه ابعاد فرهنگى، اجتماعى، سياسى و ديگر شؤون مادى و معنوى يكديگر، تأثير اجتناب‏ناپذيرى دارند، بى ترديد بايد با فرهنگ‏هاى ديگر آشنايى يافت، تفاوت‏ها و تشابه‏ها را تشخيص داد، نقاط ضعف خويش و قوت ديگران را شناسايى كرد، و آن‏گاه در مسير رشد و تعالى با بصيرت و شرح صدر گام برداشت.

شركت در گفت‏وگوى ميان اديان، البته پيش‏فرض‏ها و نيز آثار و ثمراتى دارد؛ از جمله پيش‏فرض‏هاى آن عبارت است از:

الف) وجود اشتراك در بخشى از عقايد و اختلاف در بخشى ديگر. بى شك اگر هيچ عقيده مشتركى ميان افراد وجود نداشته باشد و نيز اگر هيچ اختلافى ميان آنان نباشد، زمينه و موضوعى براى گفت‏وگو وجود نخواهد داشت.

ب) امكان ارزيابى مسائل مورد گفت‏وگو با استفاده از روش‏هاى برون دينى. به ديگر سخن، امكان ارزيابى عقلى دست كم برخى از مباحث مورد اختلاف وجود داشته باشد، نه آن‏كه آن‏ها تماماً مستند به متون دينى بوده، از هيچ طريق ديگرى نتوان درستى يا نادرستى آن‏ها را تميز داد.

ج) هيچ يك از طرفين، خود را حق محض و طرف مقابل را باطل محض نداند؛ زيرا در اين صورت، مجادله و تلاش، براى اثبات سخن خود و ابطال سخن حريف خواهد بود، كه اين ديگر،