دنـيـا وآخـرت بـه دو فـصـل از يـك دوره سـال شـبـاهـت دارنـد. دنـيـا فصل كاشت و آخرت موسم برداشت محصول است .
((اَلدُّنيا مَزْرَعَةُ الاخِرةِ))(210)
دنيا كشتگاه آخرت است .
دنيا مانند روز تحصيل و آزمون و آخرت مانند روزى است كه نتايج امتحانات دانش آموزان اعلام مى گردد.
اگر دانش آموزى به هنگام اعلام نتيجه بگويد: اكنون از من بپرسيد تا پاسخ بگويم . جواب دريافت مى كند كه وقت امتحان گذشته است و اينك وقت اعلام نتايج است . حضرت على (ع ) مى فرمايد:
((وَاِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابٌ وَ غَداً حِسابٌ وَ لاعَمَلٌ))(211)
امروز روز كار است ومحاسبه نيست و فردا محاسبه است و كار نيست .
زنـدگـى بـشـر در جـهـان طـبـيعت بصورت اجتماعى است و در زندگى اجتماعى همبستگى ، تعاون وهـمـكـارى وجـود دارد. كـارهـاى خـوب نـيـكـوكـاران در سـعـادت ديـگـران مـؤ ثـر اسـت و اعـمـال بـد تـبـهـكـاران نيز در جامعه اثر مى گذارد وبه همين جهت مسؤ وليتهاى مشترك نيز وجود دارد. افـراد يـك جـامـعـه مانند اعضا و اندامهاى يك بدن ، از ثمره كار يكديگر بهره مى برند و اختلال يكى از آنها موجب بروز ناهنجارى در اندامهاى ديگرهم مى شود.
اين تعاون و همكارى و تاءثير افراد در سرنوشت ديگران ، سرنوشت مشترك را ايجاب مى كند. اگـر يـك نـفـر بـخواهد گناهى مرتكب شود، برديگران لازم است مانع او شوند. پيامبر گرامى (ص ) تاءثير گناه فرد را بر جامعه با مثالى بيان فرموده اند:
((گـروهـى در كـشـتى سوار بودند و كشتى در دريا پيش مى رفت . يكى از مسافران بر آن شد كه جايگاه ويژه خود راسوراخ كند. همراهان وى بدان سبب كه قسمت و محدوده خودش را سوراخ مى كند و معترض حدود ديگران نمى شود اعتراضى نكردند و سرانجام كشتى دركام دريا فرو رفت . درحـاليـكـه اگـر مـانع كارش مى شدند، هم خود جان به سلامت مى بردند و هم او را نجات مى دادند.))(212)
بـنابراين در دنيا بدكاران از ثمره كار نيكوكاران برخوردار مى شوند وگاهى مردم بيگناه هم از گـنـاه گنه كاران آسيب وناراحتى مى بينند. ولى جهان آخرت چنين نيست ، آخرت خانه جدايى و ((يوم الفصل )) است .
هيچ كس ازثمره كار ديگرى بهره نمى گيرد و كسى بار ديگرى و گناه ديگران را بر دوش نمى كشد.
((وَلا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَاُخْرى ))(213)
هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى گيرد.
پيرامون ارتباط، پيوند، شباهت ها و تفاوتهاى جهان طبيعت وجهان آخرت با مسائلى آشنا شديم و بـرخـى از جـلوه هـاى آن را باز شناختيم . هم اينك به يكى ديگر از تفاوتهاى دنياوآخرت كه از مـبـاحـث مـهـم و سـازنـده مـعـاد شـمـرده مـى شـود اشـارتـى مـى كـنـيـم و آن جـلوه هـاى عـمل انسان ، پاداش ها، كيفرها و پيامدهاى آن در دنياو آخرت است . در پرتو اين بحث ، علاوه بر جـنـبـه هـاى سـازنـده آن ، يـكـى از اشـكـالات مـربـوط بـه عدل الهى نيز روشن و پاسخ داده خواهد شد.
عملى كه از انسان سر مى زند، بقدر ارزش و وزنى كه داردو باندازه جنبه هاى منفى وضد ارزش آن ، پـيـامـدهـاى مـتـفـاوتـى را به همراه خواهد داشت . اين پيامدها در سه نوع مختلف جلوه گر مى شوند:
1ـ پاداش ها وكيفرهاى قراردادى .
2ـ بازتاب طبيعى و تكوينى 3ـ پاداش و كيفر اخروى (تجسم عمل ).
درجهان طبيعت آدمى ازآثار ونتايج عمل خويش بهره مى گيرد و جلوه هاى مختلف آن را مى بيند و تا حـدى بـه پـاداش يـا كـيـفـر كـردارش مـى رسـد. قـانـون عـمـل و عـكـس العـمـل درآن جـريـان دارد و