مواظبت و محافظت دارند ، پس اثر آن براى اينها چنين است كه : اين دعا ; وسيله قبولى اعمال صالحه آنها و نيز قبولى توبه آنها نزد حقّ تعالى مى شود ، و وسيله استقامت آنها در امر تقوا مى گردد ، و موجب رسيدن به درجات عاليه آن به وجهى كه بيان شد خواهد شد ، پس به اين سبب به جمله كثيره اى از فضائل جليله كه از براى دعا وطلب فرج آنحضرت (عليه السلام)ثابت است و چندين برابر كاملتر از نوع اوّل است ; فائز خواهد شد .
نسبت به جمعى از اهل ايمان است كه در درجه كامله ازتقواى ظاهرى و باطنى ــ به مراتبى كه اجمالا بيان شد ــ قرار دارند ، پس اينها با اين حال در دعاى فرج آنحضرت صلوات الله عليه با محافظت بر سائر شرايط و آداب و وظائف مزبوره آن از شرايط حاليه و زمانى و مكانى ــ به نوعى كه اجمالا ذكر شد ــ اهتمام مى نمايند .
پس اثر دعا براى اينها چنين است كه : آنها همه فضائل و فوائد جليله و كامله دنيوى و اُخروى كه براى اين دعا مقرّر است ; فائز مى شوند ، كه از بزرگترين و شريفترين فضيلت آن است كه : دعاى آنها براى وجود مبارك آنحضرت (عليه السلام)نصرت مى شود ، كه هم نصرت و يارى است نسبت به فرج و ظهور ، كه خداوند بواسطه دعاى آنها ; رفع حزن و كشف ضرّ از ايشان و قلب مباركشان نموده و شرّ همه دشمنان ايشان را كه در اطراف بلاد مى باشند دفع نمايد ، و اوضاع و اساس آنها را منقرض نمايد ، و بلاى عمومى را از همه دوستان ايشان و غير از اينها كه موجب دفع تألّم باشد ; از خواطر شريف ايشان رفع فرمايد ، و وسيله از براى سرور قلب مباركشان شود .
البتّه بيان اين مطلب و بيان نصرت بودن آن در كيفيّت دوازدهم خواهدآمد ان شاء الله.
و نسبت به فرج كلّى آنحضرت (عليه السلام)نيز نصرت است ، بواسطه آن نيّت و عزم و تمنّاى قلبى كه حقيقتاً در مقام دعا و طلب تعجيل آنحضرت (عليه السلام)ــ بوجهى كه در همين فصل ذكر شد ــ حاصل است ، پس بوسيله اين دعا ; آنها داخل در زمره انصار آنحضرت شده و از ياوران واقعى ايشان محسوب خواهند گرديد ، و به مراتب عاليه آنها فائز مى شوند .
پس هرچند مراتب و درجات تقوا در بنده چه از نظر ظاهرى و چه از نظر باطنى كاملتر شود ، كرامت و اعتبار بنده مؤمن نزد خداوند متعال كاملتر مى شود ، و به سبب اين دعاى او كه از بزرگترين دعاها است ، و دعا نيز از بزرگترين عبادات است ، و اين آثار كامله مزبوره را بواسطه طلب نمودن و درخواست نمودن از فضل و كرم حضرتش ; عطا فرموده است .
و از بزرگترين مسائلى كه مؤمن در مقام تكميل تقوى ; بايد رعايت كند ، بلكه در تصحيح آن بعد از عمل به وظائف حقوق الهى و اولياء معصومين او(عليهم السلام)لازم و مهم است ; معرفت و شناخت به حقوق لازمه برادران دينى و سعى در اداء آن حقوق است ، و آن امورى است كه در صحّت و در كمال تقوى و در قبولى اعمال صالحه تأثير كامل دارد ، و مسامحه و سهل انگارى در آن مخلّ به همه اين اعمال و اوصاف بوده و موجب نقصان در آثار آنها است .
اخبار زيادى در اين مورد و شدّت تأكيد آن نقل شده است ، از جمله در « تفسير امام حسن (عليه السلام)» در ذيل اين آيه شريفه : ( وَ اِذا اَخَذْنا مِيثاقَ بَنى اِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ اِلاَّ الله ) ( [40] ) از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله)روايت شده كه حضرتش فرمود :
« إنّ الله عزّوجلّ أمر جبرئيل (عليه السلام) ليلة المعراج فعرض علىّ قصور الجنان فرأيتها من الذهب و الفضّة ، ملاطها من المسك و العنبر غير أنّي رأيت لبعضها .
فقلت : يا حبيبي جبرئيل ; ما بال هذه بلا شرف كما لسائر تلك القصور ؟ فقال : يا محمّد ; هذه قصور المصلّين فرآئضهم الّذين يكسلون عن الصلاة عليك و على آلك بعدها ، فإن