نموده و مقام او را بالا برده و كاتب وحى معرفى كردند، و اين عنوان را مخصوص او نموده و از ديگران سلب كردند (( چنانكه او را بخاطر خواهرش ام حبيبه خال المؤمنين ناميدند، ولى محمد بن ابوبكر را كه پسر خليفه اول و برادر عايشه همسر محترمه نبوى بود خال المؤمنين نگفتند - ع ))
كتاب مروج الذهب ج 3 ص 53 دار الاندلس تاءليف شيخ المورخين ابوالحسن على بن حسين بن على مسعودى ، در بغداد رشد و نمو يافت ، در شهرهاى هند و ايران و عراق و مصر و شام سياحت نمود، بسال 333 هجرى و بقولى 345 هجرى از دنيا رفت .
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
در حديث آمده كه فاطمه زهراء عليهما السلام مقدارى نان خدمت پدرش تقديم نمود، حضرت پرسيد: اين چيست ؟ گفت : نان پخته بودم ، دلم آرام نگرفت و اجازه نداد كه بى تو بخورم لذا اين مقدار نان را هم براى تو آوردم ، حضرت نان را گرفت و ميل نمود و بعد فرمود: در مدت سه روز اين اولين طعامى است كه پدرت بدهان ميگذارد.
شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 1 ص 129 فاطمه زهراء دختر رسول خدا افضل زنان عالم ، همسر على مرتضى ، مادر حسن و حسين ، بقول اكثر علماء شيعه در بيستم جمادى الاخرى سال پنجم بعثت از مادر معظمه خديجه كبرى متولد شد، و بقول اكثر علماء اهل سنت پنج سال قبل از بعثت ، در سال دوم هجرت با على عليه السلام ازوداج نمود، در سال جمادى الاخرى و بقولى در سيزدهم جمادى الاول سال 11 هجرى از دنيا رفت .
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
روزى ابو امامه باهلى بر معاويه وارد شد، معاويه او را در پهلوى خود نشاند، دستور داد غذا آوردند، با دست خود بدهان ابوامامه لقمه گذاشت ، پس از صرف غذا با دست خود سر و محاسن او را معطر نمود، سپس يك كيسه طلا پيش ابوامامه گذاشت ، پس از انجام همه اين كارها معاويه گفت :
ترا بخدا من افضل و بهترم يا على بن ابيطالب ؟ ابو امامه گفت : دروغ نخواهم گفت ، اگر قسم هم نميدادى راستش را ميگفتم ، بخدا قسم على از تو افضل و كريمتر است ، اسلامش با سابقه تر و خويشاونديش با رسول خدا نزديكتر است ، و نسبت به مشركين سختگيرتر، و زحمات و خدماتش در نظر امت اسلامى از تو بيشتر است .
معاويه ميدانى على كيست ؟ او پسر عم رسول خدا و شوهر سيدة النساء و پدر حسن و حسين سيد جوانان اهل بهشت ، و برادر زاده حمزه سيد الشهداء و برادر جعفر ذوالجناحين است ، تو چگونه خود را با همچو شخصيتى برابر ميكنى ؟! معاويه خيال ميكنى به جهت محبت و طعام و احسان تو، ترابر على ترجيح خواهم داد كه پيش تو با ايمان آمده و بى ايمان بروم ؟! بد فكر كرده اى ، سپس برخاست و از نزد معاويه بيرون رفت ، معاويه كيسه طلا را از پى او فرستاد ولى او نپذيرفت و گفت : بخدا قسم يك دينار هم از او قبول نميكنم .
سفينة البحار ج 1 ص 669 تاءليف محدث جليل القدر حاج شيخ عباس قمى متولد حدود 1290 قمرى صاحب تاءليفات سودمند بسيار، متوفاى شب سه شنبه 23 ذى الحجه سال 1359 قمرى در نجف اشرف و مدفون در صحن شريف علوى .
(( پس از شهادت على عليه السلام معاويه تلاش ميكرد كه مقام و موقعيت و محبت آن حضرت را نيز از دلها بيرون ببرد، لذا به هر وسيله متوسل ميشد، بعضى را پول ميداد و احترام مصنوعى ميكرد، عده اى را ميكشت ، و از نقل فضائل آن حضرت قدغن ميكرد، ولى موفق نشد و فضائل على عليه السلام شرق و غرب را فرا گرفت - ع )) ابو امامه باهلى : نامش صدى بن عجلان است از اصحاب رسول خدا بود، در شام سكونت داشت ، معاويه برايش نگهبان گذاشته بود كه نزد على عليه السالم بسال 86 هجرى در شام از دنيا رفت .