رسولان گفتند: آيا در خدا شك است ؛ خدايى كه آسمان ها و زمين را آفريده است ؟ (يا صاحِبَىِ السِّجْنِ اءَاَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ اَمِ اللّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ)^243 اى دوستان زندانى من ، آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداوند يكتاى پيروز؟ گاهى نيز مخاطب را به مقايسه بين دو چيز ترغيب نموده ، به اعتراف وا مى دارد:
(قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذينَ لا يَعْلَمُونَ)^244 بگو: آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند يكسانند؟ (قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الاَْعْمى وَالْبَصيرُ اَمْ هَلْ تَسْتَوِى الظُّلُماتُ وَالنُّورُ)^245 بگو: آيا نابينا و بينا يكسانند؟ يا ظلمت ها و نور برابرند؟ در بـرخـى مـوارد نـيـز پـرسـش تكرار مى شود تا شنونده را به دقت و توجه بيش تر وادارد؛ هـمـانـنـد تكرار سؤ ال (وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ)^246 تا مخاطبان قرآن را به تاءمّل و تفكّر درباره آن وادارد.
نـاگـفـتـه نـمـاند كه گاهى نيز از سؤ ال براى بيان اهميت موضوع استفاده مى شود. در اين جا، ديـگـر بـرانـگيختن وجدان و عقل براى يافتن پاسخ مطرح نيست ، بلكه تفهيم عظمت و بزرگى مـوضـوع ، مـورد نـظـر اسـت . اسـتـفـاده از ايـن نـوع سـؤ ال ها نيز، كه خود يك روش تربيتى است ، در قرآن مورد توجه قرار گرفته و در مواردى به كار رفته است . در آياتى ، براى نشان دادن اهميت قيامت ، چنين آمده است :
(اَلْقارِعَةَُ مَاالْقارِعَةَُ وَ ما اَدْريكَ مَاالْقارِعَةُ...)^247 آن حادثه كوبنده و چه حادثه كوبنده اى ! و تو چه مى دانى كه حادثه كوبنده چيست ؟ براى بيان اهميت و ارزش شب قدر نيز همين گونه فرموده است :
(اِنّا اَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرَِ وَ ما اَدْريكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ)^248 ما آن (قرآن ) را در شب قدر نازل كرديم و تو چه مى دانى شب قدر چيست ؟
قـرآن در تعليمات خود، براى عقل و انديشه ، نقش و جايگاه والايى در نظر گرفته و انسان ها را در مـوارد فـراوان ، بـه تـعـقـّل و تـفـكـّر فـراخـوانـده و انـسـان هـايـى را كـه از عـنـصـر عقل خويش استفاده نمى كنند، كم تر از چهارپايان مى داند.^249 قـرآن هـمـچـنـيـن در دعـوت بـه تـوحـيـد و مـعـاد و سـايـر اعـتـقـادات نـيـز بـر اسـتـفـاده از عـقل و برهان هاى عقلى تكيه كرده است . خداوند پيامبر خود را به (دعوت همراه با آوردن حكمت و برهان و مجادله نيكو) ماءمور ساخته است .^250 اين كتاب آسمانى در دعوت خود، به تشريح آيات الهى در وجود انسان و طبيعت پرداخته كه همه آن ها به عنوان مقدمات برهان مورد استفاده قرار مى گيرد.
در مـواردى نـيـز بـه طـور مـسـتـقـيـم و يا از زبان پيامبران الهى (ع )و مؤ منان حقيقى ، به بيان استدلال پرداخته و با قانع كردن مخاطبان ، آنان را به پذيرش دستورات خود راغب كرده است .
قرآن مجيد آشنايى با قرآن مجيد، شهيد مطهرى (ره )، صدرا.
اصول كافى ، شيخ كلينى ، اسلاميه .
بحارالانوار، علامه مجلسى ، دارالكتب الاسلاميه .
البيان ، ترجمه محمدصادق نجمى و هاشم هريسى ، سازمان چاپ مهر، قم .