كـرده و از پـذيـرفـتـن ديـن واحـكـام آن سـرپـيـچـى مـى كـنـنـد و تـسـليـم خـدا و رسول نيستند و نافرمانى مى نمايند، مورد غضب خدايند ولى آن گمراهانى كه استكبار ندارند و قاصرند اميد است مورد عفو و رحمت حق قرارگيرند.
در پـايـان بـحـث براى ترسيم و جداسازى رهروان راه مستقيم الهى از گمراهان مى توان گفت :كسانى اصحاب صراط مستقيم تعالى و كمالند كه به هيچ شرك اعتقادى و عملى آلوده نشده اند. آنان نعمت يافتگان هستند كه هدايت و امنيت كامل از آنان است .
(اَلَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبَسُوا ايمانَهُمْ بِظُلْمٍ اوُلئِكَ لَهُمُ الْاَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ) آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آنِ آنهاست ؛ و آنها هدايت يافتگانند!
و بـقيه مؤ منان كه به شركهاى اعتقادى و عملى نيز آلوده اند، رهرو صراط مستقيم اند و افتان و خـيـزان از ايـن راه مـى رونـد تـا خـدا را مـلاقـات كـنـنـد و بـا شمول شفاعت به اصحاب صراط مستقيم ملحق شوند.
و آنان كه را ه مستقيم را شناخته و عالمانه ، مستكبرانه و از روى عمد از آن كناره گرفته ، رهرو راهـى شـده انـد كـه جـز بـه سـوى پـسـتى و سقوط نيست ، اينان مغضوب عليهم هستند كه درهاى آسمان بر آنها باز نمى شود و به قعر جهنم پستى و رذالت سقوط مى كنند. 41 و در ايـن بـيـن گـروهى ره نيافته و در حيرت و سرگردانى گرفتارند و اينان (ضالين ) و گـم گـشـتـگـانـنـد. ايـنـان كـسـانـى هـستند كه يا راه حق به آنان معرفى نشده ، ياتوان درك آن رانـداشـتـه و يـا ديـگـران از هدايت آنان جلوگيرى كرده اند. اينان همان مستضعفان فكرى اند كه خـداونـد بـا حـكمت خود آن طور كه صلاح بداند با آنان رفتار مى كند؛و ممكن است آيه ناظر به اين تقسيم باشد. 42
سـوره بـقـره ، دومـيـن و بـلنـدتـريـن سـوره قـرآن اسـت . نـزول آن در مـديـنـه بـوده و 286 آيـه دارد و و بـه مـنـاسـبـت ذكـر مـاجـرايـى كـه در بـنـى اسرائيل رخ داده و با فرمان خداوند به ذبح ماده گاوى انجاميده (بقره ) ناميده شده است .
بـا آنـكـه مـجـمـوعـه قـرآن بـه مـنـظـور هـدايـت بـشـر اسـت ولى در ظـاهـر،سـوره بـقـره از نظر اشـتـمـال بـر مـعـرفـى هدايت يافتگان ، كافران ومنافقان و مباحث در خور هر كدام با توجه به تفصيلى كه دارد، منحصر به فرد است .
در ايـن سـوره ابـتـدا بـه مـعـرفى مؤ منان و كافران و منافقان پرداخته و ويژگيهاى هر گروه بويژه منافقان را كه در مدينه هنگام نزول اين سوره دشمن داخلى مسلمانان محسوب مى شدند به خـوبـى تـشريح كرده است . سپس كافران را به تحدى دعوت كرده و از آنان خواسته كه اگر مى توانند، سوره اى مانند سوره هاى قرآن بياورند و پس از آن از ناتوانى دائمى آنان خبر داده است .
ايـن سـوره در بـخـشى ديگر به خلقت انسان و هدف آن كه (خلفية الله ) شدن است پرداخته و به مناسبت ، داستان حضرت آدم (ع ) و حوا را بيان كرده است .
داسـتـان زنـدگـى بـنـى اسـرائيـل و نـعـمـتهاى خداوند بر ايشان و نجات آنها از دست فرعون و هـدايـتـشـان بـه دسـت مـوسـى (ع ) از مـوضـوعـات ديـگـرى اسـت كـه در سـوره بـقـره بـه طـور مـفـصـل بـه آن پرداخته شده و بنى اسرائيل را به خاطر عدم سپاسگزارى و بهانه جويى مورد نكوهش قرار داده است .
بـحـث اعـطـاى مـقـام امـامـت بـه حـضـرت ابـراهـيـم (ع )، سـاختن خانه كعبه توسط ابراهيم (ع ) و اسـمـاعيل ، بزرگداشت مقام شهيد، دستور جهاد با كافران و مشركان ، داستان جنگ ميان طالوت و جالوت و