يا اين كه اگر خداوند تصريح مى كند كه بنده اى از بندگانش يا يكى از پيامبرانش نه از آن جنبه كه به رسالت مربوط است، از علمى برخوردار است و اين بهره مندى را به خود نسبت مى دهد، آيا بايد آن را يك امر خارق العاده و غير معمول بدانيم؟
البته اين بدان معنا نيست كه آنها حتماً در به دست آوردن آن علم، كوشش و تلاش كرده باشند، بلكه اينها نيز همسنخ درك و هوش هستند، كه افراد بشر در برخوردارى از آنها و نيز در برخوردارى از زيبايى و قدرت جسمانى و قواى روحانى متفاوتند.
نبوغ تماميِ نوابغ، علم تماميِ دانشمندان، ايمان همه مؤمنان از جانب خدا است. علم حضرت داود و حضرت سليمان و ذوالقرنين را شايد بتوان اين گونه تفسير كرد.
داستان هاى قرآن سراسر نكته اند و سخن گفتن از آنها بررسيِ مستقل هر يك از آنها را مى طلبد و ما را چاره اى نيست جز آن كه به همين مقدار بسنده كنيم.
1. اى كسانى كه به ظاهر ايمان آورديد!
در باطن نيز به خداوند و فرستاده اش و كتابى كه بر فرستاده اش
نازل كرد و كتابى كه درگذشته نازل نمود، بگرويد. و كسى كه به خداوند و فرشتگان او و كتب او و
فرستادگانش و روز بازپسين كفر بورزد، همانا به گمراهى دورى از حق گرفتار شده است. سوره نساء، آيه 136. 2. فى ظلال القرآن، ج2، ص777 و 778. 3. و گفتند: چرا براو فرشته اى نازل نمى شود. و اگر فرشته اى فرو مى فرستاديم و آنها ايمان نمى آوردند
كار پايان مى يافت و به آنها مهلت داده نمى شد. و اگر او را فرشته اى قرار مى د اديم همانا او را به
صورت مردى قرار مى داديم و بر آنها آن چه را مشتبه مى كنند، مشتبه مى كرديم. سوره انعام، آيه 8 و 9. 4. فى ظلال القرآن، ج2، ص1042؛ نيز ر.ك: 1113 و 1114. 5. همان، ج2، ص1042؛ ج1، ص59. 6. همان، ج1، ص59. 7. و كليدهاى غيب، كه كسى جز او آنها را نمى داند، نزد او است. سوره انعام، آيه 59. 8. فى ظلال القرآن، ج2، ص1113 و 1114. 9. همان، ج6، ص3271 و 3272. 10. همان، ج1، ص59. 11. همان، ج6، ص3722. 12. وكذلك جعلنا لكل نبى عدواً شياطين الانس والجن ... و اين گونه براى هر پيامبرى، دشمنى از شياطين
آدمى و جنى قرار داديم .... 13. فى ظلال القرآن، ج3، ص1189. 14. وقالوا لولا انزل عليه ملك .... 15. فى ظلال القرآن، ج2، ص1045 و 1119. 16. همان، ج6، ص3731 و 3732. سيد قطب با توجه به شيوه نگرشش به دين، با فلسفه و فلاسفه مخالف بوده و كوشش
آنان را براى شناخت حقيقت، سترون مى دانسته است. استاد مطهرى در مقدمه جلد 5 اصول فلسفه و روش رئاليسم
به اين نكته اشاره كرده اند. ر.ك: مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج6، ص891.. 17. اى گروه جن وانس .... سوره انعام، آيه 30. 18. فى ظلال القرآن، ج3، ص1208 و 1209. 19. همان، ج5، ص2898. 20. و اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شياطين آدمى و جن قرار داديم. سوره انعام، آيه 112. 21. فى ظلال القرآن، ج3، ص1189. 22. همان، ج5، ص2921. 23. همان، ج2، ص1044 1042. 24. الذين يحملون العرش ... سوره غافر، آيه 7. 25. فى ظلال القرآن، ج2، ص1044 1042. 26. فى ظلال القرآن، ج2، ص1044 1042. 27. حمد خداى را است كه آفريننده آسمان ها و زمين است و فرشتگان را فرستادگانى دارنده بال هايى دوتايى
و سه تايى و چهارتايى قرار داده است. سوره فاطر، آيه 1. 28. فى ظلال القرآن، ج5، ص2921. 29. همان، ج1، ص59؛ نيز ر.ك: ج4، ص2138. 30. همان، ج4، ص1911. 31. همان، ج3، ص1485 و 1486. 32. همان، ج6، ص3271 و 3272. 33. همان، ص3451 و3721؛ نيز ر.ك: ج3، ص1189 و 2139. 34. و جن را از پيش، از آتشى گرم ونافذ يا بى دود بيافريديم. فى ظلال القرآن، ج4، ص2139. 35. فى ظلال القرآن، ج6، ص3271 و 3272؛ نيز ر.ك: همان، ج6، ص3721. 36. همان، ج3، ص1208 و 1209؛ ج6، ص3272 ،3271 و 3721. 37. همان، ج6، ص3271 و 3272. 38. همان، ج6، ص3271 و 3272. 39. همان، ج6، ص3271 و 3272. 40. همان، ج3، ص1189. 41. همان، ج6، ص3271 و 3272. 42. گفت: به عزت تو قسم كه هر آينه همه آنها را گمراه سازم سوره ص، آيه 82. فى ظلال القرآن، ج3، ص1531. 43. پس هنگامى كه مرگ را بر او مقدر كرديم، چيزى آنها را بر مرگش دلالت نداد جز جنبنده زمين كه چوب دست
او را مى خورد. پس همين كه فرو افتاد، جنيان دريافتند كه اگرغيب را مى دانستند در عذابى خواركننده
نمى ماندند. سوره سبأ، آيه 14. 44. فى ظلال القرآن، ج6، ص3721. 45. فى ظلال القرآن، ج6، ص3721. 46. همان، ج3، ص1189؛ ج6، ص3271 و 3272. 47. همان، ج3، ص1189. 48. وآن كه از ما بعضى مسلمانند و برخى ستمگرند. پس كسى كه اسلام آورد، قصد رشد نمود و اما ستمگران
منحرف آتشگيره جهنم بوده اند. سوره جن، آيه 14. 49. فى ظلال القرآن، ج4، ص2391. 50. همان، ج5، ص2921؛ ج6، ص3272 و 3273. 51. و ازشياطين، كسانى كه براى او غواصى مى كردند و.... سوره انبياء، آيه 12. 52. فى ظلال القرآن، ج4، ص2391. 53. و از جنيان كسانى بودند كه به دستور پروردگارش پيش رويش كارمى كردند. سوره سبأ، آيه 12. 54. فى ظلال القرآن، ج5، ص2898. 55. همان، ج6، ص3722. 56. همان، ص3700. 57. و هنگامى كه شيطان كارهايشان را برايشان زيبا جلوه داد. سوره انفال، آيه 48. 58. فى ظلال القرآن، ج3، ص1532. 59. همان، ج6، ص3270 و 3271. 60. همان، ج1، ص59؛ نيز ر.ك: ج6، ص3271 و 3272. 61. همان، ج2، ص1042 و 1044. 62. همان، ج2، ص1044. 63. وجعلوا له من عباده جزاً .... 64. فى ظلال القرآن، ج5، ص3182 3180. 65. همان، ج2، ص1042. 66. همان، ج2، ص1044 1042. 67. همانااو و قبيله اش از جايى كه آنها را نمى بينيد، شما را مى بينند. سوره اعراف، آيه 27. 68. فى ظلال القرآن، ج3، ص1279 و 1280. 69. همان، ج6، ص3252. 70. همان،ص3721. 71. همان،ص3721. 72. همان، ج5، ص2612. 73. همان، ج4، ص1908. 74. پس عصاى خود را بيفكند، پس ناگاه اژدهايى آشكار شد، و دستش را برآورد، پس ناگاه پرتوى براى
بينندگان شد. سوره اعراف، آيه 107 و 108. 75. فى ظلال القرآن، ج3، ص1347. 76. همان، ج5، ص2593. 77. و تبرى الاكمه والابرص باذنى؛ و كور مادرزاد وپيسى را به اذن من بهبودى مى بخشيدى. 78. فى ظلال القرآن، ج2، ص997؛ ج1، ص399. 79. آن گاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا! به من بنمايان كه مردگان را چگونه زنده مى كنى ... گفت:پس چهار
پرنده برگير وآنها را نزد خود، ريزريز كن. آن گاه هر پاره اى از آنها را بر فراز كوهى بگذار. سپس آنها
را فراخوان، با شتاب به سوى تو مى آيند. سوره بقره، آيه 260. 80. فى ظلال القرآن، ج1، ص302. 81. ترجمه آيه درمباحث گذشته ذكر گرديد. 82. فى ظلال القرآن، ج1، ص299 و 300. 83. آن هنگامى كه از پروردگارتان يارى مى خواستيد، پس خداوند استغاثه شما را اجابت نمود و فرمود من
شما را با هزار فرشته پى در پى و پشت سرهم كمك كننده ام ... وقتى خداوند به ملائكه وحى كرد كه من با شما
هستم پس كسانى را كه ايمان آوردند، استوار بداريد. به زودى دردل هاى آنان كه كافر شدند وحشت مى افكنم. پس شما بالاى گردن ها سرها را بزنيد و از ايشان هر سر انگشتى را قطع كنيد. سوره انفال، آيه 12 8. 84. فى ظلال القرآن، ج3، ص1485 و 1486. 85. وهمانا دانستيد آنان را كه از ميان شما در روز شنبه تعدى نمودند پس به آنها گفتيم: بوزينگانى مطرود
بگرديد. سوره بقره، آيه 65. 86. فى ظلال القرآن، ج1، ص76. 87. سوره اعراف، آيه 166. 88. فى ظلال القرآن، ج3، ص1385. 89. پس بر آنها طوفان وملخ ها و شپش ها و قورباغه ها وخون فرستاديم .... سوره اعراف، آيه 134. 90. فى ظلال القرآن، ج3، ص1357 و 1359. 91. همان، ج6، ص3977. 92. ولقد اتينا داود منا فضلاً يا جبال اوّبى معه والطير والنّا له الحديد ...؛ و همانا از طرف خود به
داود فضلى داديم كه اى كوه ها و پرندگان! با او در تسبيح هم آواز شويد، و برايش آهن را نرم كرديم. سوره سبأ، آيه 10. 93. ولسليمان الريح .... سوره انبياء، آيه 81. 94. فى ظلال القرآن، ج4، ص2391. 95. سوره سبأ، آيه 12. 96. فى ظلال القرآن، ج5، ص2898. 97. سوره ص، آيه 36. 98. فى ظلال القرآن، ج5، ص3020 و 3021. 99. و برايش چشمه مس را روان ساختيم. سوره سبأ، آيه 12. 100. فى ظلال القرآن، ج5، ص2898. 101. همان، ج5، ص2634. 102. همان، ج2، ص1012 و 1013. 103. همان، ج5، ص2636. 104. همان،ص2639. 105. همان، ص2635. 106. همان، ج4، ص2289. 107. همان، ج2، ص1088 و 1089. 108. همان، ج4، ص1881. 109. همان، ص2290. 110. همان، ص1881. 111. همان، ج2، ص1088 و 1089. 112. همان، ج4، ص1885 1883 و 1945؛ نيز ر.ك: ج3، ص1304 و 1305. 113. همان، ج4، ص2290. 114. همان، ج2، ص1089؛ ج4، ص1881. 115. همان، ج4، ص2294 و 2398. 116. همان، ج1، ص77 و 78؛ ج3، ص1385؛ ج4، ص2388 ،2306 و 2391. 117. همان، ج6، ص3978. 118. همان، ج4، ص1912. 119. همان، ص2387 و 2388. 120. همان، ج6، ص3978. 121. همان،ص3979. 122. همان، ج5، ص2634؛ ج6، ص3978.