شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی

علی اکبر مجاهدی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 151/ 19
نمايش فراداده

قوامى رازى

شـرف الشـّعـرا بدرالدّين خبّاز قوامى رازى (متوفّى 560 ه‍ . ق)از شعراى نامدار شيعى در سـده شـشـم نـيـز اشـعـار مـاتـمـى فـراوانـى در مـراثـى آل اللّه خصوصاً حضرت امام حسين (ع) دارد(91).

سيف فرغانى

سـيـف فـرغـانـى ، شـاعـر عـارف مـشـرب سـده هفتم و هشتم با آن كه مذهب تسنّن داشت ، به آل اللّه عـشـق مـى ورزيـد و در اظـهـار ارادت بـه آنـان سـعـى بـليغى داشت . به اين شعر عاشورايى او توجّه كنيد:


  • اى قوم ! درين عزا، بگرييد با اين دلِ مرده ، خنده تا كى ؟! فرزند رسول را، بكشتند از خون جگر، سرشك سازيد وَز معدنِ دل به اشكِ چون دُر دلخسته ماتم حسينيد در ماتم او، خَمُش مباشيد تا روح ـ كه متَّصل به جسم است در گريه ، سخنْ نكو نيايد اشك از پىِ چيست ؟ تا بريزيد در گريه ، به صد زبان بناليد تا شسته شود كدورت دل يكدم نرسد صفا، بگرييد(92)

  • بر كشته كربلا بگرييد امروز، درين عزا بگرييد از بهر خداى ، ها! بگرييد بهر دل مصطفى ، بگرييد بر گوهر مرتضى ، بگرييد اى خسته دلان ! هلا بگرييد! يا نعره زنيد، يا بگرييد! از تن نشود جدا ـ بگرييد! من مى گويم ، شما بگرييد چشم از پىِ چيست ؟ تا بگرييد در پرده ، به صد نوا بگرييد يكدم نرسد صفا، بگرييد(92) يكدم نرسد صفا، بگرييد(92)

(... او (سيف فرغانى)در زمره قديم ترين سخنورانى است كه در مرثيه شهيدان كربلا، شـعـر گـفـتـه و خـلق را بـه اقـامـه مـراسـم تعزيت (كشته كربلا) و (گوهر مرتضى)و (فـرزنـد رسـول)و زارى و نـدبه (درين عزا) دعوت كرده است (93) و با آنكه حـدود شـش قـرن از عـمـر اين غمسروده مى گذرد، هنوز گيرايى و شور و سوز خود را حفظ كرده است .

شمس الدّين محمّد سوزنى سمرقندى

شـمس الدّين محمّد سوزنى سمرقندى (متوفّى 562 ه‍ . ق)و از تبار سلمان فارسى ، به رغم شيوه هزلى خود، از پرداختن به مرثيت آل اللّه نيز باز نمانده است .

امير محمود ابن يمين فريومدى

امـيـر محمود ابن يمين فريومدى (769 ـ 685) كه پس از حكيم انورى ، بزرگترين شاعر قـطـعـه سـراى پـارسـى زبان است و در موضوعات پندى ، اخلاقى و اجتماعى داراى آثار منظوم ارزنده اى است ، در جاى جاى ديوانش