شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی

علی اکبر مجاهدی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 151/ 31
نمايش فراداده

گيرد.

يكى از شاخصه هاى بارز سبك اصفهانى ، برقرارى ارتباط افقى در ميانه ابيات است و غـالباً از ارتباط عمودى ـ كه از شاخصه هاى سبك عراقى است ـ پيروى نمى كند، چرا كه هـر بـيـت داراى فـضـاى مستقلى است و هر غزل به تعداد ابياتى كه دارد، داراى تصاوير جداگانه است .

ايـن غـزل بـيـدل (بـا نـام : آيـنـه در كربلاست)كه از غزليّات ماندگار اوست ، استثنائاً داراى دو ارتـبـاط (افقى)و (عمودى)است و فضاى ابيات پايانى او از عطر كربلا موج مى زند.


  • سايه دستى اگر ضامن احوال ماست دل به هوى بسته ايم ، از هوس ما مپرس داغ معاش خوديم ، غفلتِ فاش خوديم آن سوى اين انجمن نيست مگر وهْم و ظن دعوى طاقت مكن تا نكشى ننگ عجز گر نيى از اهل صدق ، دامن پاكان مگير صبح قيامت دميد، پرده امكان دريد در پىِ حرص و هوس سوخت جهانى نفس بس كه تلاش جنون ، جام طلب زد به خون هستىِ كلفَتْ قفس ، نيست صفا بخش كس قافله حيرت ست موج گهر تا محيط معبد حسن قبول ، آينه زارست و بس كيست درين انجمن محرم عشق غيور؟ بيدل ! اگر محرمى رنگ تك و دو مبر در عرق سعى حرص خفَّت آب بقاست (122)

  • خاك ره بيكسى ست كز سرِ ما بر نخاست با همه بيگانه است آن كه به ما آشناست غيرْ تراش خوديم ، آينه از ما جداست چشم نپوشيده اى ، عالم ديگر كجاست ؟ آبله پاى شمع ، در خور ناز عصاست آينه و روى زشت ، كافر و روز جزاست ! آينه ما هنوز شبنم باغ حياست ! ليك نپرسيد كس : خانه عبرت كجاست ؟ آبله پا، كنون كاسه دست گداست در سرِ راه نفس ، آينه بختْ آزماست اى املْ آوارگان ! صورت رفتن كجاست ؟ عِرض اجابت مبر، بى نفسى ها دعاست ما همه بيغيرتيم ، آينه در كربلاست در عرق سعى حرص خفَّت آب بقاست (122) در عرق سعى حرص خفَّت آب بقاست (122)

و بـا ابـياتى از شعر عاشورايى بلند شادروان اميرى فيروزكوهى ـ چهره ممتاز و فاخر سبك اصفهانى در اين روزگار ـ اين بخش را به پايان مى بريم :