بـود. امـام (ره) در ضـمـن طـرح مـسـائل فـقهى به بررسى نظريات مجتهدان دوره پيشين مى پرداخت و آنها را مورد بحث و تـحـقـيـق قـرار مـى داد. در هـر مساءله ابعاد گوناگون آن را موشكافى مى كرد و با جامع نگرى و واقع بينى ويژه خود، به جهت گيرى فقهى پرداخته ، نظر اجتهادى خود را بيان مى كرد.
امـام (ره) در بـرخـورد بـا مـسائل از مبانى محورى نظير فقه سنّتى ، نقش زمان و مكان در اسـتـنـبـاط، حـكومت ، ولايت ، اختيارات حكومتى ، مصلحت نظام و مانند آن بهره مى جست و ارائه طريق مى كرد. عنايت ويژه ايشان به اين گونه مبانى ، شخصيت فقهى او را از ديگر فقها ممتاز مى ساخت .
آگـاهـى از فـرهـنـگ تـوده مـردم ، واقـعيت هاى عينى و عرف جامعه ، ويژگى ديگر شخصيت فقهى امام (ره) است . يكى از شاگردان امام (ره) مى گويد:
[امام ] نظرشان اين بود كه : در مسائل فقهى ، اغلب بايد به عرف مردم توجه كرد. خيلى از حـرف هـاى مـدرسـه اى و بـافـتـه هاى ذهنى را بايد كنار گذاشت . ببينيد عرف مردم در مسائل تجارى چه مى كند، اصول فقه بر آن مبتنى است .(58) از ايـن رو، امـام (ره) عـقـيـده داشـت كـه مسائل فقهى را در كوچه و بازار، در ميان مردم و با سنجش با نيازهاى موجود، بايد ارزيابى كرد و در موقع فتوا در امور اقتصادى ، اجتماعى و... مراجعه به متخصص و كارشناس را ضرورى مى دانست .(59)
امـام (ره) ، غـربـت اسـلام را بـه خـوبـى دريافته و حاضر به قربانى شدن خود در راه نجات اسلام ، از مهجوريت و غربت بود. ايشان در شناساندن فقه به جهانيان ، حصارهاى جهل و خرافه را شكسته ، به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدى (ص) دست يافته بود.
وى در برداشت هاى فقهى خود از تحجّرگرايى و جمود پرهيز مى كرد. از اين رو، توانست شـخـصـيـت فـقـهـى خـود را در پـاسـخـگـويـى و ارائه راه حل در بسيارى از رويدادهاى نوين و مسائل تازه به اثبات برساند.
او بر اين باور بود كـه فـقه در برابر مسائل نوين كارآيى دارد. ازاين رو، فتاواى ايشان با رخدادهاى جوامع اسـلامـى هـمـگـام و هـمـاهـنـگ بود. منحصر ندانستن احتكار در طعام ، مجاز ندانستن تصرف در انفال حتى در صورت استفاده از وسايل مُدِرْن و پيشرفته ، طرح ولايت مطلقه فقيه و تبيين اخـتـيـارات آن ، فـتـوا بـه حـصـر تـوالد و كـنـترل جمعيت ، جواز تخريب مساجد و خانه هاى مـسـكونى كه در مسير خيابان كشى قرار مى گيرد و... از ديد وسيع و بينش گسترده چنين شخصيت برجسته فقهى و با پرهيز از جمودگرايى ايشان صورت گرفته است .
مـيـزان شـخـصـيـت فـقـهـى و ارزش فقاهت فقيه در ارائه حكم شرعى ، و رهين آگاهى او به اوضاع زمان و مكان ، شرايط اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى و فرهنگى ، نيازها و مناسبت ها و روابـط حـكومتى و بين المللى است . امام راحل (ره) در اين زمينه از شناخت بسيار بالايى بـرخـوردار بـود و در جـهـت گـيـرى هـاى فـقـهـى عـنـايـت ويـژه اى بـه آن مـبـذول مـى داشـت . حـكـم تـحـريـم (كاپيتولاسيون) (60)، وجوب دفاع در برابر تـجـاوز رژيـم عراق ، حكم اعدام سلمان رشدى نويسنده مرتدّ كتاب (آيات شيطانى) و... از شـخـصـيـت بـرجـسته فقهى حضرت امام (ره) براساس آگاهى از شرايط زمان و مكان و شـنـاخـت سـيـاسـت هـاى اسـتـعـمـارگـران و روابـط بـيـن المـللى و مسائل جهانى صادر شده است .
بـرخـى ديـگـر از ويـژگـى هـاى شـخـصـيـت فـقـهـى امـام راحـل (ره) عـبـارتـنـد از: بـصـيرت نسبت به حوادث واقعه و رويدادهاى نوين ، شناخت عميق نـسـبـت بـه مـبـانـى شريعت و فقه اجتهادى ، شناخت موضوعات گرچه از طريق گروهى از مـتـخـصـصـان ، پـرهـيـز از سـطـحـى نـگـرى در بـرخـورد بـا مـسـائل ، تـوجـه بـه ارتـبـاط مـيـان مـسـائل زنـدگـى فـردى و عـبـادى و مـيـان مسائل اجتماعى و حكومتى ، شجاعت در ابراز عقيده علمى و... .