سياسى ، اقتصادى و... پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران ، نمايان است .
ايشان با اين وسعت نظر و درك عميق از روح شريعت و در پرتو خصلت هاى ارزشمند ذاتى خـود، نه تنها اسلام و فقه و فرهنگ و معارف اسلامى را از جايگاه محكومان تاريخ رهاند، بـلكـه تـوانـسـت آن را بـه بـلنـداى حاكميت رسانده و قدرت هاى ضد دينى را در برابر اقـتـدار اسـلام و فـقـه غـنى آن به زانو درآورد و تمام دنيا را تحت الشعاع نظريات جامع نگرانه خود قرار دهد.
آزادگى امام راحل (ره) در بررسى مباحث فقهى ، حرّيت ويژه اى داشت و در عين توجه به آراى قدما و فقيهان گذشته و احترام به آنان ، آزادانديش بود. از اين رو، با وجود تواضع و احترام فـراوان به اساتيد و شخصيت هاى بزرگ عالم اسلام ، آزادگى خود را حفظ كرده ، مبانى خود را تحكيم مى بخشيد. به گفته محقّقان ، امام (ره) ، فقه را از صورت نقلى خارج كرد و بـه آن رنـگ تـتـبـّع و تـحـقـيـق داد و بـانـقـد و بـررسـى دقـيـق اقوال گذشتگان به فقه تحوّل بخشيد.(131) آية الله صانعى در اين باره مى فرمايد:
حضرت امام خمينى (ره) ، در درس و بحث ، آزادگى خود را حفظ مى كردند، درحالى كه خشك انـديـشـان هـمـيـشـه در مـقـابـل سـرمـايـه داران تـسـليـمـنـد و هـمـواره اعـمـال و رفـتـار آنـان را توجيه مى كنند، تا به اين ترتيب در كنار سرمايه داران لقمه نـانـى را نـيـز بـراى خود تدارك ببينند. امّا امام در بحث هاى خويش ، مبانى خود را عرضه كردند.(132) در جاى ديگر مى فرمايد:
تحوّلى كه امام به وجود آورد اين بود كه اين مساءله را كه شاءن فقيه بيان احكام است و كـارى بـه مـوضوعات ندارد... از بين برد... حركت دومى را كه امام داشت اين بود كه معتقد بـودنـد نـظرات بزرگان را بايد مطرح كرد و نقد و بررسى نمود كه اجتهاد همين است . تعبّداً نبايد آراء ديگران را پذيرفت .(133) جلوه هايى از واقع نگرى ، جامع نگرى و آزادگى با توجه به ويژگى هاى سه گانه مى توان گفت كه حضرت امام (ره) با آگاهى به جوانب شريعت ، وقوف بر ملاكات احكام شرع ، نگرش عارى از كدورت هاى اوهام و خيالات واهـى ، تـفـكـر عـمـيـق در مـسـائل روز و نـحـوه بـرداشـتِ صـحـيـح از روايـات و اخـبـار، اصـول و قـواعـد شـرع را بـا واقـع بـينى ، جامع نگرى و آزادگى ، با واقعيت هاى موجود تـطـبـيـق مى داد. جلوه هايى از اين واقع بينى ، جامع نگرى و آزادگى ايشان را در نامه اى كه به يكى از فضلاى حوزه نگاشته است ، بهتر مى توان دريافت . امام (ره) در آن نامه ضمن اظهار تاءسف بر نحوه برداشت ايشان و جمود ورزى بر ظاهر الفاظ ادله ، پيامدهاى آن را متذكر شده ، مى فرمايد:
بـنـابـر نـوشـتـه جـنـاب عـالى : زكـات تنها براى مصارف فقرا و ساير امورى است كه ذكـرش رفـتـه اسـت و اكـنـون كـه مـصـارف بـه صـدهـا مقابل آن رسيده است ، راهى نيست . و رهان ـ شرطبندى ـ در سبق و رمايه مختص است به تير و كمان و اسب دوانى و امثال آن كه در جنگ هاى سابق به كار گرفته مى شده است و امروز هـم تـنـهـا در هـمـان مـوارد اسـت . و انـفـال كـه بـر شـيـعـيـان تـحـليـل شـده اسـت ، امـروز هـم شـيـعـيان مى توانند بدون هيچ مانعى با ماشين هاى كذايى جنگل ها را از بين ببرند و آنچه را كه باعث حفظ و سلامت محيط زيست است نابود كنند و جان مـيـليـون ها انسان را به خطر بيندازند و هيچ كس هم حق نداشته باشد، مانع آن ها باشد. مـنـازل و مـسـاجـدى كـه در خـيـابـان كـشـى هـا بـراى حـلّ مـعـضـل تـرافـيـك در حـفـظ جـان هـزاران نـفـر مـورد احـتـيـاج اسـت ، نـبايد تخريب گردد، و امـثـال آن . و بـالجـمـله آن گـونه كه جناب عالى از اخبار و روايات برداشت داريد، تمدن جـديـد بـكـلى بـايـد از بـين برود و مردم كوخ نشين بوده ، و يا براى هميشه در صحراها زندگى نمايند.(134) امـام خـمـيـنـى (ره) در ايـن بـيـانات گهربار و راهگشا، ضمن اشاره به توانايى فقه در ارائه راه حـلّ بـراى مـعضلات ناشى از تمدّن جديد و پيشرفت صنعت و تكنولوژى ، نحوه برداشت خود را از آيات و روايات ـ به طور تلويحى ـ ، نسبت به چهار مساءله مهم و مورد ابـتـلا بـيان كرده و واقع بينى ، جامع نگرى و آزادگى خود را در استنباط صحيح و منطبق بر واقعيت ها به اثبات رسانده است . اين مسائل عبارتند از: