ايشان [امام ] در ابراز عقيده علمى كاملاً شجاعت داشتند.(143) آيـة الله سـبـحـانـى نـيـز ضـمـن اشـاره بـه شـجـاعـت امـام (ره) در بـيـان احـكـام و مسائل دينى به چند نمونه از موضوعات فقهى نيز اشاره كرده ، مى گويد:
... سالها مساءله راديو و تلويزيون و برخى از موضوعات ديگر مانند حقوق زن در پرده تـرديـد و ابـهـام بـاقـى بـود و كـمتر كسى جراءت داشت كه درباره اين موضوعات سخن بـگـويـد، ولى همگى ديديم كه امام چگونه با شجاعت كم نظيرى در اين موضوعات اظهار نظر كرد.(144)
از تـوطـئه هـاى مـهم جهانخواران در قرون اخير و بويژه پس از پيروزى انقلاب اسلامى ، تـلاش در كـنـار زدنِ اسـلام و فـقـه مترقى آن از صحنه زندگى است . نتيجه اين تلاش ، نـشـر فـكـر (جـدايـى ديـن از سـياست) و ناتوان جلوه دادن اسلام و فقه در اداره جامعه و پـاسـخـگـويى به نيازهاى ضرورى مردم در تمام ابعاد زندگى است ؛ امام (ره) به طور صريح به اين نكته اشاره كرده ، مى فرمايد:
از تـوطـئه هـاى مـهـمـى كـه در قـرن اخـيـر خـصـوصـاً در دهه هاى معاصر و بويژه پس از پـيـروزى انـقـلاب آشـكـارا بـه چـشـم مـى خورد، تبليغات دامنه دار با ابعاد مختلف براى مـاءيـوس نـمودن ملّت ها و بخصوص ملّت فداكار ايران از اسلام است . گاهى ناشيانه و بـا صـراحـت بـه ايـنـكـه احـكـام اسـلام كـه هـزار و چـهـارصـد سال قبل وضع شده است نمى تواند در عصر حاضر كشور را اداره كند، يا اينكه اسلام يك دين ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدّن مخالف است ... .(145) امام خمينى (ره) در چنين موقعيتى با درك توطئه دشمن و احساس غربت اسلام و انزواى فقه و فـقـاهـت ، بـا دلى شـجاع و قلبى مطمئن و آرام و بدون دغدغه خاطر و ترس از تهمت هاى مـتـحـجـّران و مـقـدّس مـآبـان پـا بـه مـيـدان دفـاع از فـقـه آل مـحـمـد(ره) و اسـلام نـاب مـحـمـدى (ص) گـذاشـت ، چـهـره فـقـه و فـقـاهـت اصـيـل اسـلام را بـه شـكـل درسـتى ترسيم كرد، اجتهاد بالنده و مترقى شيعه را در ميدان رويـارويـى بـا مـعـضـلات تـمدّن جديد سربلند جلوه داد و در برخورد با رخدادهاى نوين اجتماعى فتواهايى صادر كرد كه در نوع خود بى نظير است .
امـام راحـل (ره) بـا بـصـيرت و روشن بينى فقاهتى خود، مراقب اوضاع اجتماعى و سياسى بود و خود را در برابر آن مسؤ ول مى دانست . امام (ره) مى فرمايد:
مـن از آن آخـوندها نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دست بگيرم ! من پاپ نيستم كه فقط روزهـاى يـكـشـنبه مراسمى انجام دهم و بقيه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور ديگر كارى نداشته باشم .(146) از اين رو، مى بينيم كه ايشان با چنين احساس مسؤ وليتى در برابر امور جارى جامعه ، در مـقـام صـدور فـتوا از شجاعت وصف ناپذيرى برخوردار است ، به طورى كه پس از بيان فتوا با قدرت تمام از آن پشتيبانى مى كند و مى فرمايد:
مـن از آن آدمها نيستم كه اگر يك حكمى كردم ، بنشينم چرت بزنم ، من دنبالش راه مى افتم .(147)
جـلوه هـاى جـراءت و جـسـارت حـضـرت امام (ره) در ابراز عقيده ، صدور فتوا و بيان احكام الهى را در چند نمونه زير مى توان مشاهده كرد.
طرح ولايت مطلقه فقيه و حدود اختيارات حكومت ، شجاعتى على گونه مـى طـلبـيـد.
حـضـرت امـام (ره) بـا طرح چنين مساءله اى ، اُفق تازه اى فراروى فقيهان و مـجـتـهـدان گـشـود و آنـهـا را بـر آن داشـت كـه در اطـراف مـوضـوع يـاد شـده بـه بـحـث و تبادل نظر بپردازند.
صـدور فـتـواى امـام راحـل (ره) راجـع بـه شـطـرنـج در سـال 1367 همچون طرح حدود اختيارات حكومت قرين شجاعت ايشان در مقام فتوا بوده ، افق هـاى تـازه اى فـراروى حـوزه هـاى فـقـهـى و فـقـيـهـان گـشـود و زمـيـنـه طـرح مـسـائل گـونـاگون فقهى و مورد ابتلاى جامعه و نظام اسلامى را در جرايد، روزنامه ها و راديو و تلويزيون فراهم كرد.
حضرت امام در پاسخ اين سؤ ال كه :