سلمان و بلال

جواد محدثی

نسخه متنی -صفحه : 32/ 4
نمايش فراداده

پذيرفت .

در جستجوى نشانه سوم بودم . پس از چند روز او را همراه اصحابش در قبرستان بقيع ديدم . دو عبا در بر داشت . يكى را پوشيده و يكى را به شانه انداخته بود. پشت سرش قرار گرفتم تا مهر نبوت را ببينم . همينكه متوجه مقصود من شد عبا را از دوش خود برداشت و من آن علامت و مهر نبوت را، آنگونه كه توصيفش را شنيده بودم ديدم . خود را روى پايش ‍ انداخته و بر آن بوسه زدم و گريه كردم .

از من ماجرا را پرسيد و من داستان و سرگذشت خويش را براى آنحضرت بازگو كردم . از آن پس ، مسلمان شدم ولى چون برده بودم از شركت در جنگ بدر و احدمحروم ماندم .

ولى به پيشنهاد پيامبر با صاحب و مالك خود مكاتبه (4) نمودم و با يارى و كمك مسلمين و عنايت خداوند آزاد گرديدم و اينك بعنوان يك مسلمان آزاد، زندگى مى كنم و در جنگ خندق و ساير جنگها شركت كرده ام . (5)

  • در دير بود جايم به حرم رسيد پايم قدم شهود بر بارگه قدم نهادم علم وجود در پيشگه خدا زدم من

  • به هزار زدم تا، در كبريا زدم من علم وجود در پيشگه خدا زدم من علم وجود در پيشگه خدا زدم من

فضيلت هاى برجسته سلمان

سلمان ، كه الگوى يك مسلمان كمال جو و پاك و وارسته و خود ساخته است ،ارزشهاى متعالى بسيارى را در وجود خويش ، جمع كرده بود و فضيلت هاى گوناگونى را دارا بود.به برخى از اين فضائل ، كه نمود و جلوه بيشترى دارد اشاره مى كنيم :

علم

پيامبر اسلام (ص ) فرموده است : اگر دين در ثريا بود، سلمان به آن دسترسى پيدا مى كرد. (6) اين ، اندازه تلاش اين مرد را در راه حقجوئى ميرساند. در ميان صحابه پيامبر، كسى در علم و دانش به پاى سلمان نرسيده است . سلمان ، در طول عمر سيصدو پنجاه ساله اش ، (7) بصورت مداوم در راه كسب آگاهى و معرفت مى كوشيد و بهمين منظور هم ساليانى دراز، در خدمت رجال بزرگ مسيحيت بود و پيش از اسلام ، از اوصياء حضرت عيسى (ع ) بشمار مى رفت .

پس از مسلمان شدن هم ، از ياران ويژه پيامبر بود و در اوقات خاصى با آنحضرت خلوت مى كرد و از آنحضرت ، كسب علم مى كرد. (8) بى جهت نيست كه در روايات ، او را نمونه لقمان حكيم ياد كرده اند.

وسعت و عمق آگاهيهاى سلمان ، به حدى بود كه براى هر كس قابل هضم نيست . انسان ها به اندازه ظرفيت وجودى خويش مى توانند حامل علم باشند. سلمان در يكى از سخنانش از مقام علمى خود اينگونه تعبير كرده است :

اى مردم ! اگر من از آنچه ميدانستم شما را مطلع مى كردم ، مى گفتيد سلمان ديوانه است ، يا بر قاتل سلمان درود مى فرستاديد. (9) سلمان ، داراى علم بلايا و منايا (آگاهى از حوادث آينده ...) بود و همچنين از متوسمين (قيافه شناس ) و محدثين بود (محدث كسى است كه از غيب به او خبر ميرسد). جايگاه علمى سلمان چنان بود كه امام صادق (ع ) درباره اش فرموده است :

در اسلام ، مردى كه فقيه تر از همه مردم باشد، همچون سلمان ، آفريده نشده است . (10) حضرت على (ع ) و ديگر پيشوايان معصوم ، از سلمان بعنوان دانا به علوم گذشتگان و آيندگان ياد كرده اند.

هنگامى كه اميرالمومنين (ع ) احوال ياران رسولخدا را بيان مى كند، وقتى به نام سلمان مى رسد، مى فرمايد:

به به ، سلمان از ما خانواده است ، شما همانند سلمان را كجا مى يابيد؟ او همچون لقمان حكيم است و علم اول و آخر را مى داند، سلمان دريائى بيكران است ... (11) سلمان ، گنجينه علوم محمدى بود. در يك شرفيابى كه سلمان خدمت پيامبر رسيد، ضمن تكريم و احترامى كه پيامبر از او كرد و كنار خود نشاند، فرمود:

سلمان ! تو شب را به صبح آوردى در حاليكه علوم و اسرار ما را در صندوقچه سينه خود محفوظ داشتى ، به آنچه ما امر و نهى كرديم دانائى ،