خدا زن را اگر افسونگري داد به وي حُسن وجمال و دلبري داد ز عشق و شور و مستي آفريدش صفاي باغ هستي آفريدش فراوان لاله وگل را بهم ريخت گلِ زن را به صد معجون ياميخت خميرش را شراب ناب پاشيد بدينسان پيكري زيبا تراشيد نگاهش را ز نرگس نازها داد لبش را لاله كرد و رازها داد به زلف سنبلش دهها شكن داد تنش را نكهتي از ياسمن داد به سينه جاي دل گوهر نهادش بتن آن گرمي از خورشيد دادش به گردن بست زنجير محبت بپايش بندهاي رنج ومحنت بدو گفتا ز خوبي آيتي تو همانا شاهكار خلقتي تو توئي عاشق كش فرزند پرور گهت مهشوقه گه خوانند مادر مقام مادري والا چنان است كه جنت زير پاي مادران است
نمرود مرد زشترويي بود ولي در اطرافش غلامان وكنيزان زيبابودند.ابراهيم (ع) از عمويش آذر پرسيد:اينها چه كسي هستند؟آذرگفت اينها غلامان وكنيزان وبندگان نمرودند! ابراهيم (ع) تبسميكردوگفت چگونه است كه بندگان و كنيزان و غلامان از خدايشانزيباترند؟آذر گفت از اين حرفها نزن كه تورا ميكشند.آمده است كه آذربت ميساخت وبه ابراهيم (ع) ميداد تا بفروشدوابراهيم (ع) هم طناببه پاي بتها ميبست ومي گفت:بياييد خدايي را بخريد كه نميخورد ونميبيند و نميآشامد و نه نفعي ميرساند ونه ضرري!با اين تعريفابراهيم (ع) كسي بتها را نميخريد.وبتها را به نزد آذر بر ميگرداند.
«سياتي علي'امّتي زمانٌ لايعرفون العلماء الاّ بثوبٍحسن.ولايعرفون القرآن الاّ بصوتٍ حسن ولايعبدون الاّ فيشهر المضان فاذا كان كذلك سلّط الله عليهم سلطاناً لاعلمَ لهولا حلم له ولا رحمَ له.زماني بر امتم بيايد كه عالم را از لباس زيباميشناسند وقرآن را از روي صداي زيبا وفقط در رمضان عبادت خدارابجا ميآورند كه اگر اين طور شود خدا حاكمي را برآنان مسلط كند كه نهرحم دارد ونه علم.»
عدالت در رفتار زيباترين عنصر اخلاقي است.زيرا ميزان وعدالت دررفتار وافراط وتفريط نكردن در همه مسائل باعث نجات انساناست.«وانزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسطوانزلنا الحديد.فيه بأس شديدومنافع للناس.»ما كتاب وترازويعدل را فرستاديم تا مردم به عدالت رفتارنمايند واز حد خود تجاوزنكنند وآهن را فرستاديم كه درآن عذاب سخت ومنافعي براي مردماناست.(خداوند اين اخلاق نيكورا به همة ما عنايت كند.)