اعمال خود را هر چه دقيق تر با اعمال و رفتار آن امامان هدى منطبق سازيم . و در اين راه ، نخستين گام عبارت است از شناخت شخصيت واقعى هر يك از ائمه اهل بيت عليهم السلام و نقش عمده اى كه هر يك در دوران امامت خود در تداوم خط رهبرى الهى و استوارى جبهه نور و هدايت ايفا نمودند و مواضع مختلفى كه بنا به اختلاف شرائط و احوال ، در برابر دوستان و دشمنان اتخاذ كردند.
در كتاب حاضر كه ترجمه كتاب : الحياه السياسيه للامام الجواد عليه السلام نوشته محقق متتبع ، جعفر مرتضى العاملى مى باشد، در عين اختصار و اجمال ، بعد سياسى زندگانى جواد الائمه عليه الصلاه والسلام ، به بررسى گذاشته شده و با اشاره به شرائط ويژه زمان امامت آن حضرت به خصوص با توجه به خردسالى آن امام بزرگوار نقش بسيار مهم و حساسى كه در تداوم خط رهبرى الهى و استمرار هدايت امت و شكست خطوط انحرافى ايفاء نمود بيان گشته است . باشد تا در تحصيل معرفت محققانه نسبت به حيات پر بركت ائمه اهل البيت عليهم السلام گامى به شمار آيد و اثرى بر جاى گذارد.
والله المستعان سيد محمد حسينى آذر ماه 1364
بسم الله الرحمن الرحيم حمد و سپاس خداى را، پروردگار دو جهان و درود و سلام بر بهترين آفريدگانش ، محمد صلى الله عليه و آله و خاندان طيب و طاهر او و نفرين و لعنت بر همه دشمنانشان ، از اولين و آخرين ، الى قيام يوم الدين .
نگارنده ، در اين بررسى كوتاه پيرامون زندگانى سياسى امام جواد عليه السلام ، در پى آوردن تمام آنچه كه به اين موضوع مرتبط است ، نبوده است . چرا كه چنين كارى ، مستلزم يك بررسى گسترده پيرامون وضع سياسى ، اجتماعى و فكريى كه آن امام همام عليه السلام در آن احوال زيست و موضع گرفت ، مى باشد.
همچنين ، براى انجام چنين كارى ، بايد بررسى كننده ، بر ديگر سخنان و مواضع آن امام ، و رابطه آن حضرت با غلامان ، ياران و پيروانش و چگونگى رفتار آن حضرت با آنان ، به ويژه در مواردى كه به سر و سامان دادن به امورشان و حل مشكلات داخلى ايشان ،در رابطه با مسووليت هاى محوله به آنان ، مربوط مى شود، و حتى بر رفتارهاى شخصى آن حضرت پرتو انداخته ، روشن سازد.
براى بررسى تمام جوانب زندگانى سياسى امام جواد عليه السلام نبايد به بررسى چند حادثه برجسته و موضع گيرى مهم و حساسى كه در حيات امام عليه السلام رخ داده است بسنده كرد چرا كه اينگونه حوادث و مواضع ، در طول مدت امامت امام جواد عليه السلام كه بالغ بر هفده سال بوده است از شمار انگشتان يك دست تجاوز نمى كند و نمى توان حيات سياسى آن حضرت را در آن چند حادثه خلاصه كرد. به خصوص با اين ملاحظه كه چه بسا گفته مى شود كه آن حوادث و مواضع تحت تاثير عوامل مقطعى خاصى پديد آمده اند.
اكتفا نمودن به بررسى آن چند حادثه انگشت شمار، به معناى اهمال و تجاهل نسبت بخش بزرگى از موضوع است كه مى تواند براى ما روشن كند كه چگونه ممكن است سراسر زندگى انسان جهاد و مبارزه و رويارويى با تمامى مظاهر طاغوت باشد و در جهت هدفى والا و به خاطر آن و در راه آن سپرى گردد. كه حيات سياسى ائمه اهل بيت عليهم السلام كه بايد به بررسى و كنكاش گذاشته شود و از آن بهره گرفته شود، اينچنين بوده است .
آرى ، براى انجام يك بررسى جامع و همه جانبه ، لازم است تمامى اين موضوعات و مسائلى جز اينها را روشن نمود و به نحوى فراگير و ژرف ، كه با ميزان نقشى كه آن حضرت عليه الصلاه و السلام در يكى از مقاطع ويژه اى كه از مهمترين مقاطع سياسى ، فكرى و اجتماعى دوران حيات ائمه عليهم السلام شمرده مى شود، تناسب داشته باشد، درك كرد.
ولى من در اين بحث ، در پى اشاره اى مختصر به امور چندى كه به نظرم از چنان اهميت و حساسيتى برخوردارند كه مى توانند مدخل مناسبى براى كنكاش گسترده تر و فراگيرتر و ژرف تر، پيرامون زندگانى سياسى اين امام بزرگ ، امام محمد تقى الجواد، بر او هزاران درود و سلام ، باشند.
در اينجا نكته اى ديگر هست و آن اينكه : در مواضع ائمه عليهم السلام در برابر حكام و مواضع حكام در