افشاء اسرار، و آثار آن - نگاهی به زندگانی سیاسی امام جواد (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به زندگانی سیاسی امام جواد (علیه السلام) - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: سید محمد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ائمه عليهم السلام ، در پس برانگيختن اين جنبش ، فراهم آوردن زمينه مناسب و آماده ساختن امت براى برپايى حكومت خداى سبحان بر زمين را مد نظر داشتند. و به همين جهت كادرهاى روشن بين و گروهى افراد آگاه و مسوول را پرورش دادند. به گونه اى كه گروه پيشتاز آگاه و روشنفكرى كه امام باقر و امام صادق عليهماالسلام تربيت نمودند نماينده جو عمومى حاكم بر تقريبا تمامى سرزمين هاى اسلامى بودند، اين خط فرهنگى تا زمان امام رضا عليه السلام و بعد از آن حضرت امتداد يافت .

آن حضرات عليهم السلام اهتمام ورزيدند تا اينگونه فعاليت هايشان در كمال خفا باشد و به طور سرى انجام گيرد و در باز داشتن شيعيان خود از انتشار و علنى ساختن اين فعاليت ها پافشارى مى فرمودند و آشكار نمودن مسائل و فعاليت ها را گاهى ، خروج از دين ، و گاهى مساوى با كشتن امام به عمد، و زمانى سبب دچار شدن به مصيبت و گرفتار آمدن به داغى آهن و محبوس گشتن در زندان ها و... اعلام مى داشتند. كه در اين باره نمونه هاى جالب توجه بسيارى در دسترس كسى است كه در صدد بررسى برآيد. (4) بيشتر اينگونه روايات روايات نهى از افشاء اسرار از امام باقر و صادق عليهما السلام نقل شده و رواياتى كه از غير اين دو امام بزرگوار نقل گرديده است ناچيز و غير قابل ذكر مى باشد.

افشاء اسرار، و آثار آن

ناتوانى شيعيان در پوشاندن و حفظ اسرار، و اينكه برنامه خود را فاش و مسائلشان را به صورت علنى و بى پرده مطرح ساختند، نه تنها فرصت را از كف شيعيان و ائمه عليهم السلام ربود، بلكه خلفاى عباسى را متوجه حقيقت آنچه مى گذشت نمود و آنان به ميزان برد تاثير فكر ائمه عليهم السلام در ميان مردم واقف شدند... و آنگاه نه تنها مراقبت و كنترل حركات شيعيان ، بخصوص امامان شيعه را شروع كردند، بلكه ائمه عليهم السلام و بسيارى از شيعيان ايشان ، به دست آنان ، به مصائب و سختى هاى گوناگون گرفتار شدند.

عرصه را بر امام صادق عليه السلام بسيار تنگ كردند و پس از آن حضرت امام كاظم عليه السلام را در زندانهاى خود محبوس ‍ كردند.

به برپايى مجالس بحث و مناظره اقدام كردند (5) و به شركت در اين گونه محافل تشويق نمودند تا ميزان تاثير افكار شيعى را در سطح عمومى بدانند... و هرگاه متوجه رشد و پيشرفتى در تاثير آن افكار مى شدند، با بدرفتارى با امام كاظم عليه السلام در زندان ها، عكس العمل نشان مى دادند. و آن بزرگوار همچنان از زندانى به زندان ديگر و از رنجى به رنج ديگر منتقل مى شد. در پاره اى روايات مى بينيم كه آن حضرت به اين خاطر كه وضع دشوار و خطرناك است ، هشام را از پرداختن به بحث و مناظره نهى مى فرمايد. (6)

در اينجا كفايت مى كند كه براى نشان دادن ميزان وحشت دستگاه حكومت عباسى از تاثير انديشه امام عليه السلام در مردم ، اشاره كنيم كه : يحيى بن خالد، به هارون الرشيد مى گويد: او امام كاظم عليه السلام دل هاى پيروان عباسيان را تباه و فاسد نموده و عليه آنان برگردانده است . (7)

يك مقايسه 

در حالى كه امام باقر و امام صادق عليه السلام در گسترده و فراگيرترين سطح ، مطرح ساختن معارف اسلامى به خصوص در زمينه هاى فقهى ، و شناساندن احكام شرعى و معارف الهى در بالاترين حد امكان ، اهتمام مى ورزيدند، مى بينيم امام رضا عليه السلام ، بيشترين اهتمام و كوشش خود را در زمينه هاى اعتقادى متمركز مى نمايد و بر استوارى و تثبيت اصول و معيارهايى تاكيد مى كند كه مى توانند خط صحيح را محفوظ نگه داشته ، توان منطقى آن را در برابر هر انحراف يا كوششى در جهت بهره بردارى غير مسوولانه ، توسط سودجويان و هواپرستان بالا ببرند.

جايگاه امامان عليه السلام در ميان امت

به هر حال ، آنچه در آن ترديد راه ندارد اين است كه : على رغم كوشش هاى حكومت براى ضربه زدن به خط ائمه عليهم السلام و بستن راه ها بر آن ، روز به روز بر نيرو و نفوذ آن خط به خصوص در ميان طبقه اهل دانش و فرهنگ ، علماء و دانشمندان ، افزوده مى شد. ائمه عليهم السلام ، منزلگاه دل ها و آبشخور انديشه ها بودند، چشم ها به سويشان دوخته شده بود و از احترام و ستايش گروه هاى مختلف برخوردار بودند و همگان به بسيارى فضائل و شدت تقوا و والايى و تقدس و پاكى ايشان معترف بودند.

آنچه در نيشابور براى امام رضا عليه السلام واقع گشت ، فقط يكى از شواهد بسيارى است كه ميزان

/ 49