بیشترلیست موضوعات زندگاني سياسي امام جواد (عليه السلام) افشاء اسرار، و آثار آن جايگاه امامان عليه السلام در ميان امت زيديه ، سرمشق و الگو، يا مايه عبرت ؟ فصل اول : زلزله و طوفان ! از ويژگى هاى شيعه شيعه و امامت زلزله در اعماق تند بادها معتزله شيعه ، و موقعيت آنان شمشير دو لبه فصل دوم : امامت در معرض توطئه آشكارى نص امامت ، در معرض سوء قصد امامت ، مبارزه جويى و عدم سازش مامون توطئه گر زيرك فصل سوم : امام جواد (ع ) روياروى خطر بغداد، زندان بزرگ باز ابلق تجربه تلخ ازدواج ؛ توطئه مولود پر خير و بركت فصل چهارم : شيوه بزدلانه ! شيوه بزدلانه چگونگى شهادت آخرين برداشت ها: توضیحاتافزودن یادداشت جدید
گمان را كه به سبب خردسالى امام جواد و پس از او امام هادى عليه السلام و ادامه اين وضع تا سال هاى متمادى ، شديدترين سستى و ضعف در پايه هاى اعتقادى اين فرقه به وجود آمده است ، در دشمنان ايجاد مى كرد، فرصتى مناسب براى تصفيه حساب فكرى و به اصطلاح افشاء ضعف مبانى عقيدتى تشيع پديد آورده بود.در چنين زمينه اى ، براى طرح سوالات بسيار، و دامن زدن به شبهات متعدد در مورد بزرگترين اصل دينى كه به خاطر آن در گرداب هاى مهالك فرو رفته شده و جان ها در باخته شده و مى شود. تا آنجا كه (شهرستانى ) مى گويد: بزرگ ترين اختلاف بين امت ، اختلاف درباره امامت بوده ، چرا كه درباره هيچ اصل دينى ، به اندازه اى كه همواره درباره امام شمشير كشيده شده ، در اسلام شمشير كشيده نشده است . (35) فرصت فراهم بود.آرى مردم مخالف ، در موضوع سن امام غوطه ور گشتند، و آن را از جمله مدارك و دست آويزهايى كه به آنها امكان مى داد در ادعاى امامت و رهبرى و جانشينى رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم در زعامت و هدايت امت ، از سوى آن حضرت ، شبهه و شك ايجاد كنند، قرار دادند.شخصى به حالت پرسش به آن حضرت عرض كرد: آنها درباره كمى سن شما گفتگو مى كنند؟ امام عليه السلام فرمود: خداوند به داوود وحى فرستاد كه سليمان را جانشين خود قرار دهد. در حالى كه سليمان كودكى بود كه گوسفند به چرا مى برد. (36)و على بن حسان به آن حضرت عرض كرد: آقاى من ، مردم ، خردسالى شما را بر شما خرده مى گيرند؟!امام فرمود: آنها را از كلام خداوند چه خرده اى مى گيرند كه مى فرمايند: قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيره انا و من اتبعنى (37)به خدا قسم ، جز على عليه السلام كه در آن زمان نه سال داشت كسى از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پيروى نكرده بود و من هم نه سال دارم . (38)و بالاخره در اين خصوص برخى چنين گفته اند:پدرش وفات يافت و او در حالى كه هفت سال داشت جانشين پدر در امامت شد. پس عامه مسلمين ، ولايت ائمه و رجوع به آنان را در حالى كه در سنين كودكى هستند، بر شيعه خرده گرفتند و عيب نهادند. به خصوص كه در عادات و رسوم عربى ، در ولايت امر و رهبرى ، سن اهميت دارد. به اين جهت ، امامت جواد عليه السلام كه به سن بلوغ و رشد نرسيده بود خطرناك ترين مشكلى بود كه شيعه با آن مواجه شده بود. (39)
شمشير دو لبه
ترديدى نيست كه اگر شيعه ، كه به اعتبار بخشيدن به عقل و احكام عقلى تا حد بسيارى اهتمام مى ورزد، و تمام مسائل و احكام خود را با دليل قاطع و برهان روشن ، و با حكم فطرت و عقل و وجدان ، منطبق مى داند. و به همين ويژگى مباهات مى كند و بر تمام مخالفانش فخر مى كند و بر ايستادگى بر اين مبنا و كوتاه نيامدن از آن ، در هر شرائطى و با هر پيامدى ، تاكيد مى كند - اگر چنين جمعيتى - شكست بخورد...و اگر اين فرقه در شرائطى كه مردم مى بينند از آزادى عمل برخوردار است و مى تواند حرف خود را بزند، آن هم در مورد حساس ترين ، مهمترين و دور بردترين مساءله كه محور و مدار اساسى ساير مسائل و در تمام زمينه ها است ... ناكام شود، اين شكست ، شكستى در هم كوبنده و نهائى خواهد بود. و ديگر نمى تواند قد علم كند. به خصوص در زمانى كه ساير عقائد و فرق در تلاش براى اثبات موجوديت و تثبيت خط فكرى خود در گسترده ترين سطح ممكن و در نواحى مختلف جهان اسلام بودند. اين شكست آشكار، مى توانست شيعه را - خواه ناخواه - در برابر سه انتخاب مشكل قرار دهد:1- به نواحى دور دست و مناطق جهل و محروميت و بدوى ، و دور از نقاط درگيرى و مبارزه طلبى فكرى ، انداخته شود. چنانچه تمامى فرقه هاى خوارج مبادى و اصولشان با احكام عقل و فطرت و وجدان سازگارى نداشت و نتوانست در برابر فكر و منطق مخالف ايستادگى كند، به چنين سرنوشتى دچار شوند.2- يا اينكه بسيارى از افكار و عقائد خود را تعديل كند. به نحوى كه با فكر و عقيده همگانى كه از جانب حاكمان براى مردم تجويز شده ، با ترور و وحشت . گرسنگى دادن يا تطميع و سپس تزوير، حمايت مى شود، موافق و سازگار درآيد...يا دست كم به نحوى كه مخالف و ناهماهنگ با معتقدات عمومى نباشد، افكار و عقائد خود را تعديل نمايند.چنانچه در مورد فرقه اباضيه از فرق خوارج ، چنين شد و مادر پژوهشى پيرامون خوارج توضيح آن را آورده ايم .