مولود پر خير و بركت - نگاهی به زندگانی سیاسی امام جواد (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به زندگانی سیاسی امام جواد (علیه السلام) - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: سید محمد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ملاحظاتى داراى اهميت  

ما، از مناظرات علمى اى كه مامون در زمان امام رضا عليه السلام بدان اهتمام فوق العاده اى داشت ، بعد از آن زمان ، جز اين سه قضيه اى كه پيشتر بدان اشاره شد و با تحريك گاه پنهان و گاه آشكار مامون ، بين يحيى بن اكثم و امام جواد عليه السلام گذشت ، اثرى نمى بينيم .

يك باره و به طور ناگهانى ، و از بيخ و بن ، علاقه مامون به گردآوردن علماء و برپا نمودن مجالس مناظره با ائمه عليهم السلام ، از ميان رفت ! منزه است خدائى كه از سرائر و ضمائر با خبر است ! و علام الغيوب و ستار العيوب و كاشف الكروب است !!.

گاهى ، سراب مى فريبد  بعد از آنچه گفته شد، دانستيم كه سخن آن گفته است :

منظور مامون از برپا ساختن مجالس مناظره با امام زمان عليه السلام اين بود كه موقعيت او را متزلزل و او را ساقط كند، ولى منظور او از ترتيب دادن مناظره با امام ابوجعفر عليه السلام اين بوده است كه علم و فضل او نزد همگان آشكار گردد (95)...

اين سخن برپايه اى قوى و اساسى محكم ، متكى نيست . چون مامون ، همان مامون بود و تغيير و تبدلى نيافته بود تا روزى شيطان و روز ديگر انسان شده باشد. بلكه در هر دو زمان يكى از آن دو بود. و وقايع و حوادثى كه پيشتر و بعدها پيش آمد، ثابت كرد كه كدام يك انسان يا شيطان بوده است !!.

به هر حال ظاهر حال مامون ، بسيارى از صاحبان علم و فضيلت را فريب داده ، گمان كرده اند كه او حقيقتا امام جواد عليه السلام را اكرام و تعظيم مى كرده و به فضل و علم و او معتقد بوده و او را دوست مى داشته است (96).

مولود پر خير و بركت

على رغم آن همه تلاش ها و كوشش هايى كه در هر مناسبتى به منظور كوبيدن شخصيت امام جواد عليه السلام به عمل مى آمد، تا آنجا كه گفته اند:

مامون ، درباره ابوجعفر عليه السلام دست به هر حيله اى زد، ولى به هيچ نتيجه اى نرسيد. (97)

آرى ، على رغم اين همه تلاش ، مامون راه به جايى نبرد. و امام عليه السلام ، عظمت و نفوذ بيشترى مى يافت ، و به گونه اى كه براى نظام حاكم ، كه زمام امور را در دست داشت ، هراس آورد بود، ريشه مى دوانيد... و به بهترين وجه ممكن ، امت و امامت را از آن گرداب سخت و هولناك كه با آن روبرو شده بود، عبور داد. پايه هاى دين را مستحكم نمود، حجت و برهان اقامه كرد و راه را براى شبروان روشن ساخت . و به صورت كامل و آشكار سخن پدرش امام رضا عليه السلام را درباره او كه فرمود:

اين مولودى است كه در اسلام پر خير و بركت تر از او زائيده نشده است (98) و در زيارت آن حضرت عليه الصلاه و السلام مى خوانيم :

هادى امت ، وارث ائمه ، گنج رحمت ، سرچشمه حكمت ، قائد بركت ، همتاى قرآن در وجوب اطاعت ، در شمار اوصياء، در اخلاص و عبادت . راهنماى به سوى تو، آنكه او را پرچم و نشانه براى بندگانت ، بيانگر كتاب خودت و حاكم به امرت ، و ياور دينت و حجت بر خلقت ، و نورى كه بدان تاريكى ها شكافته شود، و پيشوايى كه بدان به هدايت رسيه شود، و واسطه اى كه بدو به بهشت راه برده شود، قرار دادى (99).

آرى ، همچنان كار امام بالا مى گرفت و ستاره اش مى درخشيد، تا آنكه با اين كه خردسال بود انگشت نما شده ، موافق و مخالف و دوست و دشمن به علم و فضل او معترف شدند. و چه بسا همان مجالس و محافلى كه حكومت در برپايى آن نقش داشت ، سهم بسيارى در آشكار شدن فضل او و در بلند آوازه شدنش داشت .

كسى كه به حادثه تزويج دختر مامون به امام عليه السلام بنگرد، با تمجيد و ثناى بسيارى درباره او مواجه مى شود، با اينكه آن حضرت در آن زمان هفت ساله بود.

گفته اند: او را به دامادى انتخاب كرد، زيرا با كمى سن ، از جهت علم و معرفت و حلم و برجسته ترين اهل فضل بود... و به خاطر اينكه با كمى سن ، فضل و علم از خود نشان داد و كمال عظمت و روشنى برهان او را ديد، همچنان شيفته او بود (100).

/ 49