پيشتر، مقاصد و نواياى مامون را در مورد امام رضا عليه السلام و به طور كلى در مورد امامت شناختيم .بعد از رحلت امام رضا عليه السلام نيز، اين مرد در جهت رسيدن به همان مقاصد، راه خود را ادامه مى دهد و از همان خط مشى پيروى مى كند و توطئه هاى خود را عليه حركت تشيع و موقعيت اجتماعى آن كه به طور كلى حكومت عباسيان را تحت تاثير قرار مى داد، تعقيب مى نمايد.با نگاهى كنجكاوانه به سير حوادثى كه بين امام جواد عليه السلام ، از يك سو، و هيات حاكمه و در راس آن ، خليفه عباسى ، مامون ، و پس از مامون ، در مدتى كوتاه برادرش معتصم ، از سوى ديگر جريان يافته است ، به ميزان اصرار و حرص شديد حكومت در زدن ريشه امامت پى مى بريم . كه گاهى از راه تهى جلوه دادن آن از محتواى علمى ، كه مهمترين عنصر و بزرگترين پايه و اساس امامت بود. و گاه از راه مخدوش جلوه دادن عصمت ائمه عليهم السلام ، با تلاش در جهت بدآوازه كردن آنان و ملكوك ساخت كرامت و قداست آنان نزد مردم .براى رسيدن به اين هدف خود وارد مى شدند.با ملاحظه متون تاريخى به نظر مى رسد كه اين تلاش ها و اقدامات ، گوناگون و مداوم بوده است و شايد آنچه كه تمام حقيقت را نشان بدهد به دست ما نرسيده است و شواهدى كه در دسترس ما است فقط نشان دهنده گوشه اى كوچك و جزئى ناچيز از واقعيت هايى است كه گذشته است .براى تاييد اين برداشت و تاكيد اين احتمال ، در اينجا به گفته محمد بن ريان اشاره مى كنيم : مامون براى نيرنگ زدن به ابوجعفر عليه السلام به هر مكر و حيله اى دست زد. و چون عاجز گشت و خواست دخترش را به نكاح او در آورد... (62).اين كلام محمد بن ريان است ولى ما با مراجعه به متون تاريخى به بيش از دو يا سه كار كه مامون در مقابل امام جواد عليه السلام انجام داد، برنمى خوريم . و اين خود، نشان دهنده شدت كنترل و مراقبتى مى باشد كه مامون - يعنى نظام حاكم - در مورد ارباب قلم و تاريخ نگاران معمول مى داشته و از اينكه تمامى حقائق را براى تاريخ و نسل هاى آينده گزارش كنند بازشان مى داشته است .به هر حال ، اگر بخواهيم وقايع و حوادثى را كه از موانع مراقبت و سانسور گذشته و به دست ما رسيده اند را خلاصه كنيم ، تحت چند عنوان متعرض آن وقايع مى شويم .
بغداد، زندان بزرگ
مامون ، يعنى كسى كه بالاى سر هر كسى يك خبرچين داشت ... (63) و كنيزكان را براى جاسوسى به هر كس مى خواست هديه مى داد (64)، و همين عمل را در مورد امام رضا عليه السلام نيز تجربه كرد و به زودى نقشه اش شكست خورد...چنانچه على الظاهر، بخشى از هدف او از اينكه دخترش را به همسرى امام رضا عليه السلام درآورد و سپس دختر ديگرش را به امام جواد عليه السلام داد، گماشتن جاسوس در داخل خانه ايشان بوده است . (65)اين مامون با اين خصوصيات ، قطعا از حركت هاى شيعه بعد از امام رضا عليه السلام و ارتباطشان با امام جواد عليه السلام مطلع گشته و از پاره اى يا تمام كرامات و فضائلى كه از امام جواد عليه السلام سرزده و از اينكه على رغم خردسالى ، به تمام مسائل دقيق و مشكل مطرح شده ، پاسخ داده است ، آگاهى يافته است .و از آنجا كه وجود امام جواد عليه السلام - بخصوص با آن سن كم - در مقام امامى كه مسئوليت هايى رهبرى را برعهده دارد، فى حد نفسه و به خودى خود براى نظام حاكم و براى تمام فرقه هاى مختلف ، در موثرترين مساله عقيدتى و مهمترين و حساسترين موضوعات يعنى رهبرى امت خطرناك مى باشد، بنابر اين طبيعى است كه مامون در اين موقعيت حزم و احتياط نموده ، براى مقابله با هر رويداد ناگهانى محتملى ، آمادگى لازم را فراهم نمايد.به همين جهت است كه ما معتقديم : آوردن امام جواد عليه السلام از مدينه به بغداد به اين منظور بوده است كه تا آن حضرت را در نزديكى خود نگاه بدارد، تا به اهداف متعددى كه به برخى از آنها اشاره خواهيم