خزندگان پستانداران و نشخوار كنندگان تقسيم و دسته بندى كنيم از اين شرط تخلف ورزيده ايم زيرا نشخوار كنندگان خود در ذيل پستانداران مندرج هستند و با آن متباين نيستند. يا تقسيم و دسته بندى مردم يك كشور به با سوادان بى سوادان بيماران و تندرستان برخلاف اين اصل است چون باسوادان و بى سوادان يا بيمار هستند يا تندرست و بعكس بيماران و تندرستان نيز يا باسوادند ويا بى سواد . پس نسبت به يكديگر متباين و غير متداخل نيستند.
قابل ذكر است كه از اين اصل فروعى نتيجه مى شود:
1.يك مقسوم را نبايد به خودش وغير خودش تقسيم كرد.
مانند اين كه گفته شود (برنامه ريزى) عبارت است از: ترسيم طرح و نقشه اوليه برنامه ريزى مديريت و اجرا.
2. نبايد قسم يك مقسوم قسيم(1) براى آن نيزباشد.
مثلاً ايرانى كه خود يك قسم از اقسام آسيايى است نبايد در تقسيم انسان در كنار و در عرض آسيايى قرار گيرد چنان كه درمثالى كه قبلاً گفته شد كاملاً روشن است.
3. نبايد قسيم يك چيز قسمى از اقسا م آن باشد.
مثلاً همان گونه كه روشن است صحيح نيست در تقسيم انسان فرد افريقايى كه در كنار و عرض آسيايى است يك قسم از اقسام آسيايى شمرده شود.
د. دسته بندى جامع افراد و مانع اغيار باشد.
چيزى كه تقسيم و دسته بندى مى شود (مَقْسَم يا همان مقسوم) بايد تمام افراد و اقسام مربوط به خود را شامل شود و كليه اغيار و اقسام غير مربوط به خود را خارج كند به طور مثال تقسيم انسان بر اساس (رنگ پوست) به سياه پوست سفيد پوست سرخ پوست و فقير كامل و صحيح نيست زيرا يكى از افراد و اقسام خود يعنى (زرد پوست) را شامل نشده است واز طرفى چون محور و اساس دسته بندى در اينجا رنگ پوست است نه وضعيت اقتصادى انسان ها بنابر اين فقير از اغيار و اقسام غير مربوط در اين دسته بندى شمرده مى شود كه بايد خارج از اين تقسيم قرار گيرد.