گرايش مىيابد؛ بنابراين در اين دوران حتى به آثار فقهى خود نيز، از قبيل كتاب النخبة والتطهير رنگ و بوى عرفانى مىدهد. اما به تدريج پس از گذشت زمان، به حديث و اخبارىگرى گرايش پيدا مىكند كه تأليف وافى نُمُود گرايش اخبارىگرى او است. به دنبال اين گرايش، تا حدودى هم از تصوف دور شده و هم بر ضد اصوليين مىشورد؛ بنابراين پيش از آنكه فيض را يك فيلسوف يا فقيه بدانيم، بايد او را عارفى متمسّك به اخبار و آثار اهلبيت عليهم السلام به حساب آوريم؛ عارفى كه كوشيده تا از هر آنچه براى تهذيب نفس و اصلاح اخلاق بهكار مىآيد بهره گيرد؛ لذا وى حتى به فقه نيز از زاويه اخلاق مىنگرد.1
بيش از صد مورد، كتاب و رساله از فيض بر جاى مانده كه براى استخراج انديشههاى سياسى ايشان مىتوان به كتابها و رسايل زير مراجعه كرد:
1. رساله شرح صدر
2. رساله الانصاف
3. رساله الاعتذار
4. رساله ضياء القلب
5. رساله آيينه شاهي
6. المحجة البيضاء فى تهذيب الإحياء
7. علماليقين
8. عيناليقين
9. مفاتيح الشرائع
10. الوافي
11. الصافي
12. أصول المعارف
13. الحقائق فى أسرارالدين
14. قرّة العيون فى أهم الفنون
15. الكلمات المكنونه
16. الشهاب الثاقب
17. الفتنامه.
1. رسول جعفريان، ده رساله للحكيم العارف الكامل محمدمحسن المشتهر بالفيض الكاشانى، صص 14 و 15.