اندیشه سیاسی فیض کاشانی

علی خالقی

نسخه متنی -صفحه : 148/ 38
نمايش فراداده

‌ اجتماع ضرورى انسان‏ها هستند.1

پس از انبيا اين دو رسالت برعهده جانشينان آن‏ها است، چنان‏كه فيض مىگويد:

وجوب امامت همواره مركوز در فطرت عالم است، زيرا دواعى خلايق در هر شهر و روستا و اجتماعى متعدد و متعارض است؛ پس بايد رئيسى در ميان آنان باشد تا بدو مراجعه نمايند و همه تحت امر او باشند.2

در عصر غيبت امامان معصوم عليهم‏ السلام كه خليفه منصوب از سوى خدا و رسول بودند، حفظ اجتماع ضرورى انسان‏ها و تقويت جنبه عالى زندگى آنان هم‏چنان باقى و ضرورى است؛ از اين‏رو وجود چنين حاكمان و حكومتى در اين عصر نيز ضرورى مىنمايد و چاره‏اى جز اين نيست، اگرچه آن حكومت و سلطنت به تغلّب و زور و اجبار و نحو آن بر سر كار آمده باشد.3 ناگفته نماند كه فيض تلاش مىكرد تا آن‏جا كه ممكن است اين حكومت را نيز به رعايت شرع و قوانين الهى تشويق كند تا جنبه عالى زندگى انسان‏ها تأمين گردد.

پس از بيان ضرورت حكومت در حيات اجتماعى انسان‏ها، سؤال ديگر اين‏كه انواع حكومت‏هايى كه از نظر فيض مىتوانند ضرورت موردنظر ايشان را به انجام برسانند، چيست؟

انواع حكومت

به اعتقاد فيض، «دولت ابدى و سلطنت سرمدي»4 در درجه اوّل شايسته خداى متعال است و بس و غير او هيچ‏كس از نظر تكوينى بر

1. همان، ص 378؛ و ضياءالقلب، چاپ سنگى، ص 178.

2. كلمات مكنونة، ص 99.

3. رساله ضياء القلب، ص 176.

4. فيض كاشانى، رساله هشت بهشت يا ترجمة الصلاة، ص 3.