اندیشه سیاسی فیض کاشانی

علی خالقی

نسخه متنی -صفحه : 148/ 39
نمايش فراداده

‌ بندگان تسلط و ولايتى ندارند و ولايت تكوينى خداوند به تصريح آيه شريف «انّما أمره اذا اراد شيئاً ان يقول له كن فيكون».1 بدون هيچ واسطه‏اى بر مخلوقاتش جارى است.2 از نظر تشريعى نيز، ولايت و حكومت بر جامعه انسانى به تصريح آيه شريف «انّما وليّكم اللّه‏ و رسوله والّذين آمنوا الّذين يقيمون الصّلوة و يؤتون الزّكوة و هم راكعون».3 از آنِ خداوند متعال و رسول وى و مؤمنين (به خدا و رسول) است، زيرا هم‏چنان‏كه فيض بيان داشته «انّما وليّكم»، يعنى اين‏كه آن‏ها اولى به شما هستند و اين به معناى آن است كه آن‏ها به شما و امور شما ـ از نفستان گرفته تا اموالتان ـ سزاوارترند.4

فيض كاشانى با الهام از اين آيات، حكومت بر جامعه انسانى را بر چند نوع تقسيم‏كرده و بهترين و ايده‏آل‏ترين آن‏را حكومت انبيا و اولياى معصوم دانسته و معتقد است كه آن‏ها «براى مؤمنين اولى از انفسشان»5 مىباشند، زيرا علاوه بر اين‏كه به «سياست دنيوي»، يعنى «حفظ اجتماع ضروري» انسان‏ها قادرند مىتوانند «عالم مُلك را در خدمت عالم ملكوت قرار داده و انسان‏ها را به سوى خداوند متعال سوق دهند و تمامى شهوات را در خدمت عقول قرار داده و دنيا را به آخرت ارجاع دهند و بدين‏وسيله خلايق را از عذاب آخرت و وَبال و وخامت عاقبت و سوء مآل نجات داده و آن‏ها را به سعادت قصوى برسانند».6

زمانى كه چنين حكومت و حاكمانى در دسترس نباشند، فيض اجتماع

1. يس (36) آيه 82.

2. كلمات مكنونة، ص 99.

3. مائدة (5) آيه 55.

4. فيض كاشانى، الصافى، ص 44.

5. همان، ج 4، صص 164 و 165.

6. علم‏اليقين، ج 1، ص 349.