اندیشه سیاسی فیض کاشانی

علی خالقی

نسخه متنی -صفحه : 148/ 89
نمايش فراداده

‌ اكنون كه اوضاع بنده شباهت به اوضاع خوانين و امرا و خواطر مستغرق مال و جاه دنيا كه باعث تفرقه حواس و وقوع در شبهه و التباس است و غنا و ثروت به مرتبه‏اى كه صرف آن در غير اسراف مىسرند و اين معنا روز به روز در تزايد و تضاعف اين احوال در نظر عقل و شرع پسنديده نمىآيد كه از خدا و رسول شرم ننموده مقتدا باشد و بر منبر كه مقام انبيا و اوصيا است، برآمده مردمان را ترغيب بر ترك دنيا نمايد و در مسند حكم و فتوا جلوه‏گر آيد. با اين‏كه از آغاز آفرينش ناآشناى آميزش اطوار و بيگانه دوستى و دشمنى اهل روزگار برآمده امروز چگونه منظور طوايف انام و ملحوظ خاص و عام تواند بود.

جمعى از صاحبان اغراض كه دل‏هاشان آكنده است به امراض، در مقام مخاصمت و منازعت برخاسته، هدف تير ملامت مىنمايند و طايفه‏اى از سرگشتگان به وادى مهمات و حاجات در كمين آشنايى و ملاقات نشسته وسيله تحصيل مطالب دينيه و دنيويه مىسازند. با آن جماعت اگر درصدد مقاومت و مقابلت برآيد، مورث اخلاق رذيله مىشود و اِلاّ پاىمال جهّال مىگردد و اين طايفه را اگر اجابت كند به دين و دنيا ضرر مىرسد و اِلاّ وقت را بر خود شوريده و روز را تيره مىسازد و نماز جمعه كه غرض اصلى از آن، اجتماع و ائتلاف قلوب است، امروز به مرتبه‏اى موجب جدايى و افتراق گشته كه همگى اتفاق بر نفاق نموده، قومى به اغواى ساده‏دلان، خاطرها را در جواز نماز پريشان دارند، و بعضى در كم‏تر از فرسخ كه عقلاً و شرعاً مذموم است جداگانه نماز مىگزارند و گروهى هر هفته مسافت دورى پيش گرفته هنگامه ثالثى از تفرق اتصال گرم مىسازند و به قُبح تفرقه و نفاق نمىپردازند، سائر ناس به نيروى فتنه ائتلاف معنوى صفوف مسجد را از هم مىپاشند و به ناخن فساد، سينه اهل صدق و صفا را مىخراشند. نمازى كه مقتداى آن صاحب