سيرت تربيتى
در آن روزگار، قدرت عقلى تودهها تمركز يافته و مهدى به تأييد الهى، مردمان را به كمال مىرساند و در همگان فرزانگى پديد مىآورد.(2) چون مهدى قيام كند زمينى نمىماند، مگر اين كه در آنجا گلبانگ محمدى: أشْهَدُ أنْ لاإلهَإلاّاللّه وَ أشهدُ أنَّ محمدا رسولُ الله، بلند مىشود.(3)سيرت اجتماعى
عدالت مهدى چنان است كه در حكومت او بر هيچ كس و هيچ چيز، هيچگونه ستمى روا داشته نمىشود. نخستين نشانه عدل او سخنان سخنگويان حكومت اوست كه در مكه فرياد مىزنند: «هر كس نماز فريضه خويش را در كنار حجرالاسود و محل طواف خوانده است و اكنون مىخواهد نماز نافله بخواند، به كنارى رود، تا حق كسى پايمال نگردد و هر كس مىخواهد نماز فريضه بخواند بيايد و بخواند».(4) هيچ جاى زمين باقى نمىماند، مگر آنكه از بركت عدل و احسان او فيض مىبرد و زنده مىشود، حتى جانوران و گياهان نيز از اين بركت و عدالت بهرهمند مىشوند. و «عدالت او درون خانهها خواهد رفت مانند اين كه سرما و گرما داخل آن مىشود».(5)(1). المهدى الموعود، ج 1، ص 252.(2). اصول كافى، ج 1، كتاب العقل، ج 21.(3). بحارالانوار، ج 52، ص 340.(4). كافى، ج 4، ص 427.(5). بحارالانوار، ج 52، ص 362.