3 . علل دورى جوانان از مذهب - با جوانان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

با جوانان - نسخه متنی

لطف الله صافی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الكسيس كارل مى گويد: فـقط مذهب , راه حل كاملى براى مساله بشرى پيشنهاد كرده و در طى قرون متوالى , كنجكاوى اضـطراب آلودى را كه مردم نسبت به سرنوشت خود داشته اند, تسكين داده است .

الهام مذهبى و توجه به خداوند و ايمان موجد يقين و آرامش مى شود. جان بى كايزل مى نگارد: كـسـى كـه مذهب ندارد, غريقى است كه مدام در درياى شك و ترديد و بى تكليفى دست و پا مى زنـد, خـوب را از بـد و مـفيد را از مضر و راست را از دروغ نمى تواند جدا كند, هر روز و هر ساعت عقيده اى دارد و با خود و با طبيعت و يا اهل دنيا پيوسته در جدال و كشمكش است .

از آنـچه تا كنون در باره ايمان مذهبى و نقش آن در زندگى فردى و اجتماعى گفتيم , به خوبى روشـن مـى گـردد كـه ايـمان مذهبى , سرمايه انسان است و آدمى نمى تواند بدون داشتن ايمان مـذهـبـى , يـك زندگى سالم داشته باشد .

از دست دادن ايمان مذهبى , از دست دادن سرمايه اى بزرگ است , يعنى همان گونه كه ثروت , علم , فرزند صالح , دوست سالم , يك سرمايه است , داشتن ايـمـان مـذهبى هم يك سرمايه است , بلكه مهمترين سرمايه هاست , زيرا هيچ چيز نمى تواند جاى ايمان مذهبى را بگيرد .از ايـن رو بـر نسل جوان است روز به روز بر تقويت ايمان مذهبى و بينش مكتبى خويش بيفزايد تا بتواند با سرمايه ايمان , هم مراحل كمال معنوى را طى كند و هم به جامعه خويش خدمت نمايد .

3 . علل دورى جوانان از مذهب

موضوع سوم كه مناسب است در اين بخش به آن بپردازيم , عوامل فاصله گرفتن عده اى از جوانان از مذهب و ارزش هاى مذهبى است .بـا وجـود نـهادينگى فطرت مذهبى و دست ناخورده بودن آن و اهميتش در زندگانى جوان , باز مـى بينيم جوانانى كه از مذهب ناخشنودند و تصور نادرست از مذهب و مسائل دينى دارند .روشن اسـت كـه چـنـيـن تـصورى , ريشه در فطرت آنان ندارد, بلكه عوامل خارجى باعث دورى آنان از مذهب شده كه بعضى از آن عوامل در ذيل ذكر مى شود:

الف ) وجود خرافات به نام دين

بـعـضـى مـواقـع از عده اى افراد مذهبى , كه فاقد بصيرت در مسائل دينى هستند, كارهايى ديده مى شود كه ريشه مذهبى ندارد, اما آنها آن را از مذهب مى دانند و كسى را كه منكر آن باشد فردى ضـد مـذهب مى شمارند, براى مثال : براى رواگشتن حاجت خود به درخت متوسل مى شوند و به آن , پـارچـه يـا نـخ مـى بندند, اگر كسى حين انجام دادن كارى عطسه اى كرد از كار مورد نظر, اجـتناب مى كنند .

براى شفاى مريض خود به رمال متوسل مى شوند و براى مصون ماندن از چشم زخـم , اسـفـنـد دود مى كنند, فلان زمان يا فلان مكان را نحس مى دانند, براى اطلاع از حوادث آينده به فال و فالگير متوسل مى شوند و شبيه اين كارها, كه نه ريشه عقلى و علمى دارد و نه ريشه آسمانى و مذهبى , نه آيه اى دستور چنين كارهايى را به ما داده و نه روايتى آن را تاييد كرده است .

/ 65