شواهدي از روايات - مبانی مشروعیت ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی مشروعیت ولایت فقیه - نسخه متنی

محمد هادي معرفت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در آيه ديگري مي فرمايد:

«و إذا جاءهم أمر من الأمن أو الخوف أذاعوا به و لو ردّوه إلي الرسول و إلي أولي الأمر منهم لعلمه الذين يستنبطونه منهم و لولا فضل الله عليكم و رحمته لاتّبعتم الشيطان إلاّ قليلاً»[7].

در اين آيه صريحاً در شؤون سياسي، دستور مراجعه به مراجع الهي داده شده كه بايستي مسائل سياسي در پرتو دستوارت الهي حلّ و فصل گردد.
آيات از اين قبيل در قرآن فراوان است كه حاكميت «الله» را بر جامعه، مطرح كرده و با هر گونه حاكميت طاغوت مبارزه و مخالفت كرده است.

«أفمن يَهْدي إلي الحقّ أن يُتّبع أم من لايهدّي إلاّ يُهدَي فما لكم كيف تحكمون»[8].

در اين آيه، وجدانها را مورد خطاب قرار داده، تا بنگريد چگونه قضاوت مي كنيد: آيا كساني كه همواره به حق و عدالت رهنمود مي باشند، شايسته رهبري هستند، يا كساني كه از حق و عدالت آگاهي ندارند و بايستي خود رهنمايي شوند؟

و اين آيه عيناً همان را مي گويد كه مولا اميرمؤمنان (عليه السلام) توضيح داده است:

«إنّ أحقّ الناس بهذا الأمر أقواهم عليه و أعملهم بأمر الله فيه»[9].

و همين آيه يكي از عمده ترين دلائل امامت كبري محسوب مي شود، كه در رابطه با مسأله ولايت در عصر غيبت نيز جاري است.

«الله وليّ الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات إلي النور و الذين كفروا أولياؤهم الطاغوت يخرجونهم من النور إلي الظلمات»[10]

پيوسته جبهه باطل در مقابل جبهه حق، صف آرايي مي كند، جبهه حق مردم را به روشناييهاي زندگي هدايت مي كند و جبهه باطل بسوي تيرگيها.

آري، مرداني كه در راستاي حق، و بر منهج شريعت قدم برمي دارند. داعيان سعادت در دنيا و آخرت اند، ولي طاغوت، پيروان خود را به وادي ظلمات فرا مي خواند.
آيات درباره صف آرايي دو جبهه حق و باطل و پيكار مستمر اين دو، در راه بدست آوردن حاكميت بر زمين، فراوان است كه به همين اندازه بسنده مي شود.

شواهدي از روايات

آنچه از روايات در اين زمينه آورده مي شود، به عنوان شاهد قضيه است و گرنه مسأله ولايت كه در امتداد امامت قرار گرفته، مسأله اي كلامي است كه بر پايه برهان و دليل عقل استوار است.

اينك براي نمونه به چند روايت اشاره مي شود:

1. قال مولانا امير المؤمنين(عليه السلام):
«انّ أحقّ الناس بهذا الأمر، إقواهم عليه و أعلمهم بأمر الله فيه»[11]

`«أحق»در اين كلام، معيار شايستگي زعامت را مي رساند، يعني تنها كساني شايسته مقام زعامت امت هستند كه داراي دو صفت ياد شده باشند. همان گونه كه كلمه «أحق» در آيه:

«أفمن يهدي إلي أحقّ أن يُتّبع أم من لا يهدّي إلاّ أن يُهدَي» نمي خواهد بگويد، ديگري نيز حق دارد، ولي اين يك، سزاورتر و شايسته تر است، بلكه مي خواهد بگويد، اين شايسته است و ديگري ناشايست. لذا واژه «أحق» در اين گونه موارد به معناي «ذي حق» بكار مي رود.

در اين كلام، فقاهت ـ علاوه بر توانايي سياسي ـ شرط زعامت دانسته شده كه سياستمداران توانمند، به شرط آگاهي كامل از ديدگاههاي شرع در امر سياست و اجراي عدالت اجتماعي، صلاحيت پيشوايي و رهبري امت را داردند.

شرح اين كلام به تفصيل گذشت.

2. نيز فرمود:
«و لا يحمل هذا العَلَم إلاّ أهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق»[12].

پرچم زعامت امت، بايد در دست كسي باشد، كه داراي بينش و استقامت و آگاهي كامل به مواضع حق و توانمند بر جدا ساختن آن از باطل باشد. و اين همه جز با دارا بودن مقام والاي فقاهت ميسر نيست.

3. در خطبه شقشقيه آمده:

«أما والذي فلق الحبّه و برأ النسمه، لو لا حضور الحاضر، و قيام الحجّه بوجود الناصر، وما أخذالله علي العلماء، أن لا يُقارّوا علي كظّه ظالم و لا سَغَب مظلوم، لألقيت حبلها علي غاربها»[13]

در اين سخن دُرَر بار به يك حقيقت بنيادين اشاره شده كه خداوند، از عالمان پيمان گرفته تا در مقابل ظلم ظالمان و تجاوز به حقوق مظلومان ساكت ننشينند، بلكه در صورت امكان و فراهم بودن شرائط لازم، قيام كرده و زمام امور اجراي عدالت را بدست گرفته و رهبري درست امت را بر عهده گيرند.

بنابراين به حكم ضرورت ديني، حق حاكميت بر اساس حق، از آن فقهاي شايسته و والامقام است.



[1] . نهج البلاغه خطبه: 171.

[2] . سوره ص 38: 26.

[3] . النساء 4: 105.

[4] . هود 11: 113.

[5] . النساء4: 60 - 61.

[6] . النساء 4: 59.

[7] . النساء 4: 83.

[8] . يونس10: 35.

[9] . نهج البلاغه: 173.

[10] . بقره 2: 257.

[11] . نهج البلاغه خطبه: 173 ص 247.

[12] . نهج البلاغه خ 173 ص 248.

[13] . سوگند به آن كس كه دانه را شكافت، و انسانها را آفريد، اگر نبود كه امكانات اجراي عدالت فراهم گرديده و خداوند از علما پيمان گرفته تا در مقابل پرخوري و چپاول ستمگران و گرسنگي و فروماندگي بينوايان، ساكت ننشينند، هر آينه افسار خلافت را بر گردن آن انداخته، بار آن را تحمل نمي كردم.



/ 8