بشارت ظهور حضرت مهدي در كتاب «انجيل» - مهدویت در ادیان ابراهیمی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مهدویت در ادیان ابراهیمی - نسخه متنی

سید اسدالله هاشمی شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و) بشارت ظهور حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ در كتاب حجّي نبي

در اين كتاب نيز كه يكي از كتاب‌هاي انبياي پيرو تورات است، بشارت ظهور حضرت «بقيه الله» ـ عليه السّلام ـ بدين گونه آمده است:

«يَهْوَه صبايوت چنين مي‌گويد: يك دفعه‌ي ديگر ـ و آن نيز بعد از اندك زماني ـ آسمان‌ها و زمين و دريا و خشكي را متزلزل خواهم ساخت، و تمامي امت‌ها را متزلزل خواهم ساخت، و فضيلت جميع امت‌ها خواهد آمد.
.. اين خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت... جلال آخر اين خانه از جلال نخستينش عظيم‌تر خواهد بود، و در اين مكان سلامتي را خواهم بخشيد.»[1]

ز) بشارت ظهور حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ در كتاب «صفيناي نبي»

در اين كتاب كه يكي از كتب انبياي پيرو تورات است، بشارت ظهور حضرت ولي عصر ـ عليه السّلام ـ چنين آمده است:

«... خداوند در اندرونش عادل است و بي‌انصافي نمي‌نمايد. هر بامداد حكم خود را روشن مي‌سازد و كوتاهي نمي‌كند، اما مرد ظالم حيا را نمي‌داند. امت‌ها را منقطع ساخته‌ام كه برج‌هاي ايشان خراب شده است و كوچه‌هاي ايشان را چنان ويران كرده‌ام كه عبور كننده نباشد. شهرهاي ايشان چنان منهدم گرديده است كه نه انساني و نه ساكني باقي مانده است. و گفتم: كاش كه از من مي‌ترسيدي و تأديب را مي‌پذيرفتي...

بنابراين، خداوند مي‌گويد: براي من منتظر باشيد تا روزي كه به جهت غارت برخيزم؛ زيرا كه قصد من اين است كه امت‌ها را جمع نمايم و ممالك را فراهم آورم تا غضب خود و تمامي حدّت خشم خويش را بر ايشان بريزم، زيرا كه تمامي جهان به آتش غيرت من سوخته خواهد شد؛ زيرا كه در آن زمان، زبان پاك به امت‌ها باز خواهم داد تا جميع ايشان اسم يهوه ـ خدا ـ را بخوانند و به يك دل او را عبادت نمايند.»[2]

ح) بشارت ظهور حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ در كتاب «دانيال نبي»

در كتاب دانيال نبي نيز بشارت ظهور حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ مطابق بشارات انبياي گذشته، چنين آمده است:

«... امير عظيمي كه براي پسران قوم تو ايستاده قائم است، خواهد برخاست. و چنان زمان تنگي خواهد شد كه از حيني كه امّتي به وجود آمده است تا امروز نبوده، و در آن زمان هر يك از قوم تو، كه در دفتر مكتوب يافت شود رستگار خواهد شد. و بسياري از آناني كه در خاك زمين خوابيده‌اند بيدار خواهند شد، اما اينان به جهت حيات جاوداني و آنان به جهت خجالت و حقارت جاوداني. و حكيمان مثل روشنايي افلاك خواهند درخشيد، و آناني كه بسياري را به راه عدالت رهبري مي‌نمايند مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد.
اما تو اي دانيال! كلام را مخفي‌دار و كتاب را تا زمان آخر مهر كن. بسياري به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گرديد... خوشا به حال آن كه انتظار كشد.»[3]

در اين بشارت نكات چندي وجود دارد كه برخي از آنها را به طور اختصار توضيح مي‌دهيم:

1ـ شخص مورد بشارت كه در نخستين فراز بشارت مزبور به عنوان «ايستاده» از او تعبير شده است، قائم آل محمد ـ عليهم السّلام ـ است كه بزرگترين نماينده‌ي انبياي الهي است، و دعوت تمام پيامبران خدا را يكجا در حكومت حقّه‌ي خوئد آشكار ساخته، آيين الهي را بر سرتاسر كره‌ي خاكي حكم فرما مي‌نمايد.

2ـ منظور از «زمان تنگي»، زماني بيدادگري‌ها، سختي‌ها، فشارها، ظلم و ستم‌هايي است كه قبل از ظهور آن حضرت در سراسر جهان پيدا مي‌شود، چنان كه در روايات اسلامي آمده است: «يَمْلَأُ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً كَما مُلِئت جوراً و ظلماً.»

3ـ منظور از: «آناني كه در خاك زمين خوابيده‌اند»، گروهي از اموات مي‌باشند كه در دولت با سعادت حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ زنده مي‌شوند، و برخي از آنان از ياران آن حضرت مي‌گردند و در ركاب حضرتش مي‌جنگند و برخي ديگر به سزاي اعمال ناشايست خود مي‌رسند.

در اين زمينه، روايات بسياري از ائمه‌ي معصومين ـ عليهم السّلام ـ رسيده است كه ما به جهت اختصار از ذكر آنها خودداري مي‌نماييم، و طالبين مي‌توانند به كتاب‌هاي مربوطه كه در مورد «رجعت» نگاشته شده، مراجعه فرمايند.

بشارت ظهور حضرت مهدي در كتاب «انجيل»

بر اساس بشارات فراواني كه در كتاب انجيل آمده است، حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ به دنبال قيام حضرت قائم ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ در «فلسطين» آشكار خواهد شد و به ياري آن حضرت خواهد شتافت، و پشت سر حضرتش نماز خواهد گزارد، تا يهوديان و مسيحيان و پيروان وي تكليف خويش را بدانند و به اسلام بگروند و حامي حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ گردند. از اين رو، در آخرين روزهاي زندگي ـ و شايد در طول دوران حيات ـ به ياران و شاگردان خود توصيه‌ها و سفارش‌هاي اكيدي درباره‌ي بازگشت خود به زمين نموده و آنان را در انتظار گذارده و امر به بيداري و هوشياري و آمادگي فرموده است كه ما به جهت اثبات اين مدّعا و بيداري مسلمانان قسمتي از آنها را در اينجا مي‌آوريم.

اينك متن برخي از آن بشارات كه در انجيل آمده است:

الف) انجيل متّي

«پس عيسي از هيكل بيرون شده برفت، و شاگردانش پيش آمدند تا عمارت‌هاي هيكل را بدو نشان دهند. عيسي ايشان را گفت: آيا همه‌ي اين چيزها را نمي‌بينيد؟ هر آينه به شما مي‌گويم: در اينجا سنگي بر سنگي گذارده نخواهد شد كه به زير افكنده نشود. و چون به كوه زيتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وي آمده گفتند: به ما بگو كه اين اُمور كي واقع مي‌شود؟ و نشان آمدن تو و انقضاي عالم چيست؟

عيسي در جواب ايشان گفت: زنهار كسي شما را گمراه نكند. زآن رو كه بسا به نام من آمده خواهند گفت كه من مسيح هستم و بسياري را گمراه خواهند كرد. و جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را خواهيد شنيد، زنهار مضطرب مشويد؛ زيرا كه وقوع اين همه لازم است ليكن انتها هنوز نيست، ‌زيرا قومي با قومي و مملكتي با مملكتي مقاومت خواهند نمود و قحطي‌ها و وباها و زلزله‌ها در جاي‌ها پديد آيد...

آنگاه اگر كسي به شما گويد: اينك مسيح در اينجا يا در آنجا است باور مكنيد؛ زيرا كه مسيحان كاذب و انبياي كذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظيمه چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بودي برگزيدگان را نيز گمراه كردندي. اينك شما را پيش خبر دادم.

پس اگر شما را گويند: اينك در صحراست بيرون مرويد، يا آنكه در خلوت است باور مكنيد؛ زيرا همچنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر مي‌شود ظهور پسر انسان نيز چنين خواهد شد...

و فوراً بعد از مصيبت آن ايام، آفتاب تاريك گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ريزند، و قوّت‌هاي افلاك متزلزل گردد. آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد، ‌و در آن وقت جميع طوايف زمين سينه‌زني كنند و پسر انسان را ببينند كه بر ابرهاي آسمان با قوّت و جلال عظيم مي‌آيد...

پس از درخت انجير مثلش را فرا گيريد كه چون شاخه‌اش نازك شده برگ‌ها مي‌آورد مي‌فهميد كه تابستان نزديك است. همچنين شما نيز چون اين همه را ببينيد بفهميد كه نزديك ـ بلكه بر در ـ است. هر آينه به شما مي‌گويم...

آسمان و زمين زايل خواهد شد؛ ليكن سخنان من هرگز زايل نخواهد شد.

اما از آن روز و ساعت هيچ كس اطلاع ندارد حتي ملائكه‌ي آسمان جز پدر من و بس؛ ليكن چنان كه ايام نوح بود ظهور پسر انسان نيز چنان خواهد بود...

پس بيدار باشيد؛ زيرا كه نمي‌دانيد در كدام ساعت خداوند شما مي‌آيد. ليكن اين را بدانيد كه اگر صاحب خانه مي‌دانست در چه پاس از شب دزد مي‌آيد، بيدار مي‌ماند و نمي‌گذاشت كه به خانه‌اش نقب زند.

لهذا شما نيز حاضر باشيد، زيرا در ساعتي كه گمان نبريد پسر انسان مي‌آيد پس آن غلام امين و دانا كيست كه آقايش او را بر اهل خانه‌ي خود بگمارد تا ايشان را در وقت معين خوراك دهد. خوشا به حال آن غلامي كه چون آقايش آيد او را در چنين كار مشغول يابد.»[4]

«اما چون پسر انسان در جلال خود با جميع ملائكه‌ي مقدّس خويش آيد آنگاه بر كرسي جلال خواهد نشست. و جميع امت‌ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همديگر جدا مي‌كند به قسمي كه شبان ميش‌ها را از بزها جدا مي‌كند و ميش‌ها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گويد: بياييد اي بركت يافتگان از پدر من! و ملكوتي را كه از ابتداي عالم براي شما آماده شده است، به ميراث گيريد.»[5]

«عيسي ايشان را گفت: هر آينه به شما مي‌گويم: شما كه مرا متابعت نموده‌ايد، در معاد وقتي كه پسر انسان بر كرسي جلال خود نشيند، شما نيز به دوازده كرسي نشسته، بر دوازده سبط اسرائيل داوري خواهيد نمود. و هر كه به خاطر اسم من خانه‌ها يا برادران يا خواهران يا پدر يا مادر يا زن يا فرزندان يا زمين‌ها را ترك كرد، صد چندان خواهد يافت و وارث حيات جاوداني خواهد گشت.»[6]

ب) انجيل مَرْقُس

و چون او ـ عيسي ـ از هيكل بيرون مي‌رفت يكي از شاگردانش بدو گفت:

اي استاد! ملاحظه فرما چه نوع سنگ‌ها و چه عمارت‌ها است!

عيسي در جواب وي گفت: آيا اين عمارت‌هاي عظيمه را مي‌نگري. بدان كه سنگي بر سنگي گذارده نخواهد شد مگر آن كه به زير افكنده شود.

و چون او بر كوه زيتون مقابل هيكل نشسته بود... از وي پرسيدند: ما را خبر ده كه اين امور كي واقع مي‌شود؟

و علامت نزديك شدن اين امور چيست؟

آنگاه عيسي در جواب ايشان سخن آغاز كرد كه: زنهار كسي شما را گمراه نكند. زيرا كه بسياري به نام من آمده خواهند گفت كه: من هستم، ‌و بسياري را گمراه خواهند نمود. اما چون جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را بشنويد مضطرب مشويد، زيرا كه وقوع اين حوادث ضروري است. ليكن انتها هنوز نيست. زيرا كه امتي بر امتي و مملكتي بر مملكتي خواهند برخاست، و زلزله‌ها در جاي‌ها حادث خواهد شد و قحطي‌ها و اغتشاش‌ها پديد مي‌آيد، و اينها ابتداي دردهاي زه مي‌باشد.

ليكن شما از براي خود احتياط كنيد...



[1] . كتاب مقدس، كتاب حجّي نبي، ص1367، باب 2، بندهاي 6 ـ 9.

[2] . كتاب مقدس، كتاب صفيناي نبي، ص1363، باب 3، بندهاي 5 ـ 9.

[3] . كتاب مقدس، كتاب دانيال نبي، ص1309، باب دوازدهم، بندهاي 1 ـ 12.

[4] . كتاب مقدس، انجيل متي، ص41، باب 24، بندهاي 1 ـ 8، 23 ـ 28، 29 ـ 37 و 42 و 46.

[5] . كتاب مقدس، انجيل متي، ص44، باب 25، بندهاي 31 ـ 34.

[6] . انجيل متي، باب 19، بندهاي 28 و 29.

/ 6