***** صفحه 1 *****
تفسير موضوعي الميزان
-----------------------------------------------------------------
ويرايش 77 کتاب جيبي از معارف قرآن در الميزان
کتاب چهل و چهارم: نظام مالي اسلام
انفاق - خمس و زکات
تأليف: سيد مهدي امين
(تجديد نظر: 1394)
***** صفحه 2 *****
بسم الله الرحمن الرحيم
بسيار مى شود كه مردم، عملى را كه مى كنند و يا مى خواهند آغاز آن كنند، عمل خود را با نام عزيزى و يا بزرگى آغاز مى كنند، تا به اين وسيله مبارك و پر اثر شود و نيز آبرويى و احترامى به خود بگيرد و يا حداقل باعث شود كه هر وقت نام آن عمل و يا يـاد آن بـه ميـان مى آيـد، به ياد آن عـزيز نيـز بيـفتنـد.
اين معنا در كلام خداى تعالى نيز جريان يافته، خداى تعالى كلام خود را به نام خود كه عزيزترين نام است آغاز كرده، تا آن چه كه در كلامش هست نشان او را داشته باشد و مرتبط با نام او باشد و نيز ادبى باشد تا بندگان خود را به آن ادب مؤدب كند و بياموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهايش اين ادب را رعايت و آن را با نام وى آغاز نموده، نشان وى را بدان بزند، تا عملش خدايى شده، صفات اعمال خدا را داشته باشد و مقصود اصلى از آن اعمال، خدا و رضاى او باشد و در نتيجه باطل و هالك و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدايى آغاز شده كه هلاك و بطلان در او راه ندارد(1) ... و
" من به نام خدا آغاز مى كنم! "
1- الـميزان ج 1، ص 26.
***** صفحه 3 *****
فهرست مطالب:
موضـوع :
مقدمـه مــــؤلــــف
بخش اول : انفاق ، توزيع ثروت و پشتيباني جبهه
فصل اول : انفاق يا توزي
رکن مهم نظام مالي- اجتماعي اسلام
توزيع عادلانه ثروت
انفاق، راهبرد اسلام براي از بين بردن اختلاف طبقاتي
نماز و انفاق، دو رکن اصلي راه خدا
انفاق مالي زيربناي جامعه سعادتمند
انفاق، و شرايط و جنبه هاي مختلف آن
هدف: در راه خدا و رضاي او باشد!
خدا انفاق شما را مضاعف مي کند!
شرايط انفاق مورد رضايت الهي
صدقات خود را باطل نکنيد!
آنها که بمنظور رضايت خدا انفاق مي کنند!
مثال باغ سوخته و انفاق باطل شده!
كيفيت مال مورد انفاق
دخالت شيطان در انفاق
منافع انفاق
اطلاع خدا از انفاق ها
ترك انفاق : گناه كبيره
انفاق آشكار و پنهان
محل مصرف صدقات
روايات رسيده درباره انفاق
فصل دوم : انفاق، مشارکت عموم در تأمين هزينه جبهه ها
انفاق در راه خدا، مشارکت عمومي در تأمين هزينه جنگ
قرض الحسنه در راه خدا، وظيفه عمومي براي تأمين نيازهاي جنگ
شرکت افراد جامعه در تدارک مالي و انساني جهاد
انفاق، نتيجه و غايت خوبي ها
كفر و ظلم ناشي از سرپيچي از حكم انفاق
***** صفحه 4 *****
فصل سوم : شرايط انفاق دهنده و انفاق گيرنده
به چه کسي، و چگونه، بايد انفاق کرد؟
چه مقدار، و از چه چيز، بايد انفاق کرد؟
مشمولين و مستحقين احسان
کيفر آنان که از انفاق بخل مي ورزند!
کيفر آنان که انفاق ريائي مي کنند!
اعتقاد به تقديرالهي، و نهي از بخل و امساک
نهي توانگران از کوتاهي در بخشش
حق معلوم در اموال براي سائل و محروم
امر به انفاق و نهي از قسي شدن قلب ها
نهي از تأخير در انفاق و غفلت از ياد خدا
نهي از به تأخير انداختن انفاق تا لحظه مرگ
امر مؤکد به تقوي و طاعت و انفاق
زندگي آسان با انفاق و تقوى و تصديق حسني
بخش دوم : نظام مالي اسلام - خمس و زکات
فصل اول : خمس در نظام مالي اسلام
حکم وجوب خمس
مشمولين مصرف خمس
روايات وارده در زمينه خمس
امر به پرداخت حق ذي القربي و مساکين و ابن سبيل
فصل دوم : زکات در نظام مالي اسلام
حکم زکات مالي
اموال مشمول پرداخت زکات
تطهير و تزکيه بوسيله زکات
دست خدا، دريافت کننده صدقات
توبه و صدقه، دو پاک کننده
نقش اجتماعي زکات و ساير صدقات
مقايسه اي بين آثار ربا و زکات نزد خدا
زکات باعث افزايش مال مي شود!
امر به واجبات عبادي و مالي و اعتصام به خدا
محل مصرف هشتگانه زکات واجب
***** صفحه 5 *****
روايات رسيده در باره مصارف زکات
فصل سوم : انفال و غنايم جنگي
حکم انفال و غنايم جنگي
فصل چهارم : جزيه در اسلام
جزيه، ماليات اهل کتاب مقيم در کشور اسلامي
شرايط جزيه
روايتي در زمينه اقامت اهل کتاب در سرزمينهاي اسلامي
فصل پنجم : تجارت، اکتساب، و تصرف در اموال
تجارت صحيح، و معاملات باطل
روايات در زمينه معاملات باطل
اکتساب، و برتري هاي مالي و مزاياي فردي
نظام مالي اسلام - گفتار در يك حقيقت قرآنى
تصرفات باطل و غير قانوني اموال
مالكيت و تصرف: بحثى علمى و اجتماعى
روايت در زمينه مصرف باطل اموال
فصل ششم : وام و استقراض
احكام قرض دادن و قرض گرفتن در اسلام
***** صفحه 6 *****
مقدمه مؤلف:
اِنَّــهُ لَقُـرْآنٌ كَـــريــمٌ " اين قـــــــــرآنـى اســت كــريـــــــــــم! "
فـى كِتــابٍ مَكْنُـــــونٍ " در كتــــــــابـــــــى مكنـــــــــــــــــــــــون! "
لا يَمَسُّــهُ اِلاَّ الْمُطَهَّـــروُنَ " كه جز دست پــاكــان و فهـم خاصان بدان نرسد! "
(77 ـ 79/ واقعه)
اين كتاب به منزله يك "كتاب مرجع" يا فرهنگ معارف قرآن است
كه از "تفسير الميزان" انتخـاب و تلخيـص و بر حسب موضوع، طبقه بندى شده است.
در يک " طبقه بندي کلي" از موضوعات قرآن كريم در تفسير الميزان قريب 77 عنوان انتخاب شد که هر يك يا چند موضوع، عنواني براى تهيه يك كتاب در نظر گرفته شد. هر كتاب در داخل خود به چندين فصل يا عنوان فرعى تقسيم گرديد. هرفصل نيز به سرفصل هايى تقسيم شد. در اين سرفصل ها، آيات و مفاهيم قرآنى از متن تفسيـر الميــزان انتخــاب و پس از تلخيص، به روال منطقى طبقه بندى و درج گرديد، به طورى كه خواننده جوان و محقق ما با مطالعه اين مطالب كوتاه وارد جهان شگفت انگيز آيات و معارف قرآن عظيم گردد.
تعدادي از اين مجلدات هم گفتارهاي مربوط به همين موضوعات و همچنين تحقيقاتي است که علامه طباطبائي رضوان الله عليه درباره اهداف آيات و سوره هاي قرآن کريم به عمل آورده است. آخرين مجلد منتخبي خلاصه از 21 جلد قبلي است.
در نظر گرفته شد اين مجلدات بر اساس سليقه خوانندگان در شکل ها و قطع هاي مختلف آماده شود. در قطع وزيري تعداد اين مجلدات به 22 رسيد. در قطع جيبي نيز چند بخش از هر کتاب اصلي، عنوان يک کتاب در نظر گرفته شد و در نتيجه به 77 جلد رسيد.
کتاب حاضر يکي از 77 جلد جيبي است که براي احتراز از تکرار، مقدمه ها و فهرست عناوين موجود در کتاب اصلي، در آن تکرار نشده است.
... و همه توفيقاتي که از جانب حق تعالي براي تأليف اين کتاب به بنده خود داده شده، ثواب و توشه راهي است که روح پاک و مقدس علامه طباطبائي بزرگوار به امت اسلام در سراسر جهان پخش کرده است. روحش با فاتحه اي از صميم دل همه مان شاد باد!
و نيز... همسر مهربانم که در آخر اين سالها روحش به مهماني خدا رفت، سال هاي طولاني يار راه متحمل من بود... سائل فاتحه و ياسين است!
سيد مهدي ( حبيبي) امين
***** صفحه 7 *****
بخش اول: انفاق
توزيع ثروت و پشتيباني جبهه
***** صفحه 8 *****
فصل اول: انفاق يا توزيع ثروت
رکن مهم نظام مالي - اجتماعي اسلام
توزيع عادلانه ثروت
يكى از بزرگترين امورى كه اسلام در يكى از دو ركن حقوق الناس و حقوق الله مورد اهتمام قرار داده و به طرق و انحاى گوناگون، مردم را بدان وادار مى سازد، انفاق است. پاره اى از انفاقات از قبيل زكات، خمس، كفارات مالى و اقسام فديه را واجب نموده و پاره اى از صدقات و امورى از قبيل وقف و سكنى دادن مادام العمر كسى، وصيت ها، بخشش ها و غير آن را مستحب نموده است.
و غرضش اين بوده كه بدينوسيله طبقات پائين را كه نمى توانند بدون كمك مالى از ناحيه ديگران حوائج زندگى خود را برآورند- مورد حمايت قرار داده تا سطح زندگيشان را بالا ببرند، تا افق زندگى طبقات مختلف را به هم نزديك ساخته و اختلاف ميان آنها را از جهت ثروت و نعمات مادى كم كند.
و از سوى ديگر توانگران و طبقه مرفه جامعه را از تظاهر به ثروت يعنى از تجمل و آرايش مظاهر زندگى، از خانه و لباس و ماشين و غيره نهى فرموده و از مخارجى كه در نظر عموم مردم غير معمولى است و طبقه متوسط جامعه تحمل ديدن آنگونه خرجها را ندارد( تحت عنوان نهى از اسراف و تبذير و امثال آن،) جلوگيرى نموده است.
انفاق، راهبرد اسلام براي از بين بردن اختلاف طبقاتي
غرض اسلام از مطالبي که در بالا گفته شد، ايجاد يك زندگى متوسطى است كه فاصله طبقاتى در آن فاحش و بيش از اندازه نباشد، تا در نتيجه، ناموس وحدت و همبستگى زنده گشته، خواستهاى متضاد و كينه هاى دل و انگيزه هاى دشمنى بميرند، چون هدف قرآن اين است كه زندگى بشر را در شؤون مختلفش نظام ببخشد، و طورى تربيتش دهد كه سعادت انسان را در دنيا و آخرت تضمين نمايد و بشر در سايه اين نظام در معارفى حق و خالى از خرافه زندگى كند، زندگى همه در جامعه اى باشد كه جو فضائل اخلاق حاكم بر آن باشد و در نتيجه در عيشى پاك از آنچه خدا ارزانيش داشته استفاده كند، و داده هاى خدا برايش نعمت باشد، نه عذاب و بلا، و در چنين جوى، نواقص و مصائب مادى را برطر
***** صفحه 9 *****
كند.
و چنين چيزى حاصل نمى شود مگر در محيطى پاك كه زندگى نوع، در پاكى و خوشى و صفا شبيه به هم باشد، و چنين محيطى هم درست نمى شود مگر به اصلاح حال نوع، به اينكه حوائج زندگى تامين گردد، و اين نيز بطور كامل حاصل نمى شود مگر به اصلاح جهات مالى و تعديل ثروت ها، و به كار انداختن اندوخته ها، و راه حصول اين مقصود، انفاق افراد - از اندوخته ها و مازاد آنچه با كد يمين و عرق جبين تحصيل كرده اند- مى باشد، چون مؤمنين همه برادر يكديگرند و زمين و اموال زمين هم از آن يكى است، و او خداى عزوجل است .
و اين خود حقيقتى است كه سيره و روش نبوى( كه بر صاحب آن سيره برترين تحيت و سلام باد! ) صحت و استقامت آن را در زمان استقرار حكومت پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلّم اثبات مى كند .
و اين همان نظامى است كه امير المؤمنين صلوات الله عليه از انحراف مردم از مجراى آن تاسف خورده و شكوه ها مى كرد، و از آن جمله مى فرمود:
- و قد أصبحتم فى زمن لا يزداد الخير فيه الا ادبارا...!
گذشت روزگار، درستى نظريه قرآن را كشف كرد و ثابت نمود همانطور كه قرآن فرموده: تا طبقه پائين جامعه، از راه امداد و كمك به حد متوسط نزديك نگردند و طبقه مرفه از زياده روى و اسراف و تظاهر به جمال جلوگيرى نشده، و به آن حد متوسط نزديك نشوند، بشر روى رستگارى نخواهد ديد!
همه ما تمدن غرب را ديديم، كه چگونه داعيان آن بشر را به بى بند و بارى در لذات مادى و افراط در لذات حيوانى واداشتند و بلكه روشهاى جديدى از لذت گيرى و استيفاى هوس هاى نفسانى اختراع نمودند، و در كام گيرى خود و اشاعه اين تمدن در ديگران، از به كار بردن هيچ نيروئى مضايقه ننمودند، و اين باعث شد كه ثروتها و لذات خالص زندگى مادى همه به طرف نيرومندان و توانگران سرازير شده و در دست اكثريت مردم جهان كه همان طبقات پائين جامعه ها مى باشند چيزى به جز محروميت نماند، و ديديم كه چگونه طبقه مرفه نيز به جان هم افتاده و يكديگر را خوردند تا نماند مگر اندكى، و سعادت زندگى مادى مخصوص همان اندك گرديد، و حق حيات از اكثريت، كه همان توده هاى مردم هستند سلب شد !
و با در نظر گرفتن اينكه ثروت بى حساب و فقر زياد آثار سوئى در انسان پديد مى آورد، اين اختلاف طبقاتى تمامى رذائل اخلاقى را برانگيخت، و هر طرف را به سوى مقتضاى خويش پيش راند، و نتيجه آن اين شد كه دو طائفه در مقابل يكديگر صف آرائ
***** صفحه 10 *****
كنند و آتش فتنه و نزاع در بين آنان شعله ور شود، توانگر و فقير، محروم و منعم، واجد و فاقد، همديگر را نابود كنند و جنگهاى بين المللى بپا شود، و زمينه براى كمونيسم فراهم گردد، و در نتيجه حقيقت و فضيلت به كلى از ميان بشر رخت بر بندد و ديگر بشر روزگارى خوش نبيند، و آرامش درونى و گوارائى زندگى از نوع بشر سلب شود، اين فساد عالم انسانى چيزى است كه ما امروزه خود به چشم مى بينيم، و احساس مى كنيم كه بلاهائى سخت تر و رسوائى هائى بيشتر، آينده نوع بشر را تهديد مى كند .
و نيز بزرگترين عامل اين فساد از طرفى از بين رفتن انفاق، و از سوى ديگر شيوع ربا است كه به زودى به آيات آن خواهيم رسيد (ان شاء الله،) و خواهيم ديد كه خداى تعالى بعد از آيات مورد بحث در خلال هفت آيه پشت سرهم فظاعت و زشتى آنرا بيان مى كند، و مى فرمايد: رواج آن، فساد دنيا را به دنبال مى آورد، و اين خود يكى از پيشگوئيهاى قرآن كريم است، كه در ايام نزول قرآن جنينى بود در رحم روزگار، و مادر روزگار اين جنين را در عهد ما زائيد، و ثمرات تلخش را بما چشانيد .
و اگر بخواهيد اين گفته ما را تصديق كنيد در آيات سوره روم دقت فرمائيد آنجا كه خداوند مى فرمايد:" فاقم وجهك للدين حنيفا تا جمله يومئذ يصدعون."
اين آيات نظائرى هم در سوره هاى هود و يونس و اسراء و انبياء و غيره دارد كه در همين مقوله سخن گفته اند، و ان شاء الله به زودى بيانش خواهد آمد.
و سخن كوتاه اينكه: علت تحريك و تشويق شديد و تاكيد بالغى كه در آيات مورد بحث در باره انفاق شده، اينها بود كه از نظر خواننده محترم گذشت.
( مستند: آيه 261 تا 274 سوره بقره الميزان ج : 2 ص : 584)
نماز و انفاق، دو رکن اصلي راه خدا
- " وَ جَعَلُوا للَّهِ أَندَاداً لِّيُضِلُّوا عَن سبِيلِهِ ...،
- قُل لِّعِبَادِى الَّذِينَ ءَامَنُوا يُقِيمُوا الصلَوةَ وَ يُنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتىَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلَالٌ !
- آنها براى خدا مانندهايى قرار دادند تا مردم را از راه وى گمراه كنند ...،
- به بندگان من كه ايمان آورده اند بگو: پيش از آن كه روزى بيايد كه در آن نه معامله باشد و نه دوستى، نماز را به پاداشته و از آنچه روزيشان داده ايم پنهان و آشكار را انفاق كنند!"
خداي تعالي در آيه اول، علت بت پرستى ارباب ضلالت را اينگونه تعليل مى كند