***** صفحه 1 *****
تفسير موضوعي الميزان
-----------------------------------------------------------------
ويرايش 77 کتاب جيبي از معارف قرآن در الميزان
کتاب چهل و هفتم: جنگ و صلح
مباني احکام نظامي و جهادي اسلام
تأليف: سيد مهدي امين
(تجديد نظر: 1394)
***** صفحه 2 *****
بسم الله الرحمن الرحيم
بسيار مى شود كه مردم، عملى را كه مى كنند و يا مى خواهند آغاز آن كنند، عمل خود را با نام عزيزى و يا بزرگى آغاز مى كنند، تا به اين وسيله مبارك و پر اثر شود و نيز آبرويى و احترامى به خود بگيرد و يا حداقل باعث شود كه هر وقت نام آن عمل و يا يـاد آن بـه ميـان مى آيـد، به ياد آن عـزيز نيـز بيـفتنـد.
اين معنا در كلام خداى تعالى نيز جريان يافته، خداى تعالى كلام خود را به نام خود كه عزيزترين نام است آغاز كرده، تا آن چه كه در كلامش هست نشان او را داشته باشد و مرتبط با نام او باشد و نيز ادبى باشد تا بندگان خود را به آن ادب مؤدب كند و بياموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهايش اين ادب را رعايت و آن را با نام وى آغاز نموده، نشان وى را بدان بزند، تا عملش خدايى شده، صفات اعمال خدا را داشته باشد و مقصود اصلى از آن اعمال، خدا و رضاى او باشد و در نتيجه باطل و هالك و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدايى آغاز شده كه هلاك و بطلان در او راه ندارد(1) ... و
" من به نام خدا آغاز مى كنم! "
1- الـميزان ج 1، ص 26.
***** صفحه 3 *****
فهرست مطالب:
موضـوع :
مقدمـه مــــؤلــــف
بخش اول : جهاد (جنگ و دفاع از اسلام)
فصل اول : معرفي جهاد در قرآن
ناموس فطري دفاع
مفهوم جهاد وحق جهاد
معرفى جهادى كه قرآن بدان فرمان داده!
سابقه تاريخي جهاد و ماهيت الهي آن
جنگ و جهاد، و رسالت پيامبران
حكم جهاد، و مفهوم لا اكراه في الدين
جنگ براي جلوگيري از فساد در زمين
جهاد عمومي براي گسترش اسلام در جهان
فصل دوم : تشريع جهاد و تعليماتي براي آمادگي به جنگ
ايجاد آمادگي ذهني براي مواجهه با جنگ
دعوت به استعانت از صبر و نماز
تشويق به جهاد با اعلام زنده بودن شهيدان
اولين حکم جهاد: زمينه، هدف، و فلسفه تشريع آن
اعلام دفاع خدا از مؤمنين و ياري آنها
اذن مظلومان براي قتال
زمينه هاي صدور حکم جهاد
فلسفه تشريع جهاد به عنوان آخرين وسيله دفاع
نصرت الهي، وعدة محتوم
هدف: ساختن جامعه صالح
واجب شدن جهاد، و تقويت روحيه مسلمانان
درسي براي تحمل کراهت و دشواري جنگ
و عسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم !
تقويت روحيه مسلمانان با وعده ياري خدا
تشويق به هجرت در راه خدا، و جهاد و شهادت
اعطاي مجوز براي مقابله به مثل با ظالمان
دعوت به جهاد در راه خدا با جان و مال
فصل سوم : تعليم قوانين جنگ
دستورآماده سازي نيرو، تجهيزات، و آرايش لشکر
اي مؤمنان سلاح برگيريد!
ايمانهاي ضعيف خود را تقويت کنيد!
جهادگران شهيد يا پيروز، اجري عظيم دارند!
چرا در راه خدا و نجات مستضعفان پيکار نمي کنند؟
گفتارى كوتاه پيرامون مساله غيرت و تعصب
مقايسه جهاد در راه خدا، و پيکار در راه طاغوت
فرمان جنگ با مشرکين مکه:
***** صفحه 4 *****
تبيين اهداف و شرايط جنگ
هدف: في سبيل الله بودن جنگ، و عنوان دفاعي آن
فرمان کشتارمشرکين و پايان دادن به فتنه ايذاي مسلمانان
تعيين زمان براي پايان قتال
امر به آمادگي و تجهيز قوا در مقابله با دشمن جامعه اسلامي
مقابله صد نفر با هزار نفر در جنگهاي اوليه اسلام
فصل چهارم : آفت ضعف ايمان در مبارزات و جهاد
تخفيف مقابله صد نفر با دويست نفر( بجاي هزار نفر) در جنگهاي بعدي
اظهارضعف مسلمانان اوليه در برابر اولين حکم جهاد
کارشکني ها و شايعات مومنين سست ايمان در ايام جنگ
اشاعه دهندگان شايعات دشمن در جنگها
حتي يک تنه به جنگ برو، مؤمنين را هم تشويق کن!
نهي از سست شدن در جنگ و درخواست متارکه
تفاوت درجات مجاهدين و قاعدين
کيفر تخلف از حکم قتال
فصل پنجم : ماه هاي حرام در اسلام و شرايط جنگ در آن
تشريع حرمت ماههاي حرام و رعايت شئون آنها
امر به قتال با همه مشرکين که با همه مسلمين قتال مي کنند!
منع نسيء - منع تغيير حرمت ماههاي حرام
گناه بزرگ جنگ در ماههاي حرام، و گناهان بزرگتر از آن
حرمت ماه هاي حرام و حرمت حرم مکه و مسجدالحرام
فصل ششم : انفاق: قانون مشارکت عمومي در تأمين هزينه جنگ
تجهيز و تدارك مالي جنگ
وظيفه عمومي تجهيز نفرات و تأمين وسايل در جهاد في سبيل الله
و قاتلوا فى سبيل الله !
تجهيز يكديگر و فراهم نمودن نفرات و تجهيزات
شرکت افراد جامعه در تدارک مالي و انساني جهاد
تشريع ولايت اخوت بين مؤمنين نسل اوليه
فصل هفتم : غنايم جنگي و اسراء
حکم انفال و غنايم جنگي
حکم اسيران جنگي
آزادسازي اسيران جنگي، فديه و شرايط آن
خمس غنايم جنگي
رفتار با اسيران جنگي قبل از اتمام جنگ، و بعد از پيروزي
فصل هشتم : قوانين جبهه و منهيات جنگ
نهي فرار از جبهه و پشت کردن به دشمن
نهي از روبرتافتن از رسول الله در جنگ
نهي از سهل انگاري در جلوگيري از اختلافات داخلي، و تفرقه افکني
نهي از خيانت به مسلمين
حکم مبارزه با دشمن تا رفع فتنه
فصل نهم : رمز پيروزي ها و شکست ها در جنگ هاي اسلامي
شش فرمان سازنده در جنگهاي اسلامي
امر به ثبات و ذکر خدا در ميادين مبارزه
***** صفحه 5 *****
امر به اطاعت فرامين، اجتناب از منازعه، و صبر در مبارزات
نهي تقليد از آداب مشرکان در خروج به جنگها
سنت ها و تقديرات الهي در جنگها، و قانون آزمايش
زندگي بعد از شهادت، رمز نبود خوف و حزن مسلمين در جهاد
چهار فرمان الهي: اصبروا، صابروا، رابطوا، و اتقوا الله
فصل دهم: عقد و نقض پيمان ها، معاهدات صلح، و متارکه جنگ
نقض پيمانها و معاهدات، و شرايط آن
برائت از مشرکين، و حکم نقض قراردادهاي شکسته شده
برداشته شدن حرمت جان کافر، و دستور قتل آنها
شرط رهائي مشرکين از شمول حکم قتل
امر به امان دادن مشرکين براي تحقيق و پذيرش دين
روايات رسيده درباره ابلاغ آيات برائت
قبول صلح در قبال درخواست دشمن
فصل يازدهم: منافقين، و نقش آنها در جنگ هاي اسلامي
امر به قتال و جهاد سخت عليه کفار و منافقين
چگونگي خروج منافقين از ايمان و از اسلام
توطئه ترور رسول الله بدست منافقين
نهي از اقامه نماز ميت بر مرده منافق
امر به شدت عمل با کفار و منافقان
فصل دوازدهم: معاف شدگان از جبهه و جهاد
گروه هاي معاف از جنگ
رفع حکم جهاد از معلولين
معافيت طلاب ديني از جهاد، براي تفقه در دين
فصل سيزدهم: مبارزه منفي و قانون تبرّي
نهي از استغفار براي مشرکين حتي اقرباي مشرک
حكم به وجوب تبرى از دشمنان خدا و حرمت دوستى با آنان
نهي از ولايت و دوستي پدر و مادر و خويشاوندان کافر
حـکم تـقـيّـه
روايات وارده درباره حکم تقيه
تحليل روايات رسيده درباره حکم تقيه
***** صفحه 6 *****
مقدمه مؤلف:
اِنَّــهُ لَقُـرْآنٌ كَـــريــمٌ " اين قـــــــــرآنـى اســت كــريـــــــــــم! "
فـى كِتــابٍ مَكْنُـــــونٍ " در كتــــــــابـــــــى مكنـــــــــــــــــــــــون! "
لا يَمَسُّــهُ اِلاَّ الْمُطَهَّـــروُنَ " كه جز دست پــاكــان و فهـم خاصان بدان نرسد! "
(77 ـ 79/ واقعه)
اين كتاب به منزله يك "كتاب مرجع" يا فرهنگ معارف قرآن است
كه از "تفسير الميزان" انتخـاب و تلخيـص و بر حسب موضوع، طبقه بندى شده است.
در يک " طبقه بندي کلي" از موضوعات قرآن كريم در تفسير الميزان قريب 77 عنوان انتخاب شد که هر يك يا چند موضوع، عنواني براى تهيه يك كتاب در نظر گرفته شد. هر كتاب در داخل خود به چندين فصل يا عنوان فرعى تقسيم گرديد. هرفصل نيز به سرفصل هايى تقسيم شد. در اين سرفصل ها، آيات و مفاهيم قرآنى از متن تفسيـر الميــزان انتخــاب و پس از تلخيص، به روال منطقى طبقه بندى و درج گرديد، به طورى كه خواننده جوان و محقق ما با مطالعه اين مطالب كوتاه وارد جهان شگفت انگيز آيات و معارف قرآن عظيم گردد.
تعدادي از اين مجلدات هم گفتارهاي مربوط به همين موضوعات و همچنين تحقيقاتي است که علامه طباطبائي رضوان الله عليه درباره اهداف آيات و سوره هاي قرآن کريم به عمل آورده است. آخرين مجلد منتخبي خلاصه از 21 جلد قبلي است.
در نظر گرفته شد اين مجلدات بر اساس سليقه خوانندگان در شکل ها و قطع هاي مختلف آماده شود. در قطع وزيري تعداد اين مجلدات به 22 رسيد. در قطع جيبي نيز چند بخش از هر کتاب اصلي، عنوان يک کتاب در نظر گرفته شد و در نتيجه به 77 جلد رسيد.
کتاب حاضر يکي از 77 جلد جيبي است که براي احتراز از تکرار، مقدمه ها و فهرست عناوين موجود در کتاب اصلي، در آن تکرار نشده است.
... و همه توفيقاتي که از جانب حق تعالي براي تأليف اين کتاب به بنده خود داده شده، ثواب و توشه راهي است که روح پاک و مقدس علامه طباطبائي بزرگوار به امت اسلام در سراسر جهان پخش کرده است. روحش با فاتحه اي از صميم دل همه مان شاد باد!
و نيز... همسر مهربانم که در آخر اين سالها روحش به مهماني خدا رفت، سال هاي طولاني يار راه متحمل من بود... سائل فاتحه و ياسين است!
سيد مهدي ( حبيبي) امين
***** صفحه 7 *****
بخش اول: جهاد ( جنگ و دفاع از اسلام )
***** صفحه 8 *****
فصل اول: معرفي جهاد در قرآن
ناموس فطري دفاع
- " وَ قَاتِلُوا فى سبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ...!
- و در راه خدا با كسانى كه با شما سر جنگ دارند كارزار بكنيد ...! "
حق دفاعى كه انسان به فطرتش بدان معتقد شده، او را وادار مى كند به اينكه از اين حق خود در همه مواردى كه اجتماع انسانى آن را مهم تشخيص مى دهد، استفاده کند، و با كسى و يا جامعه ديگرى كه مى خواهد حق او را ضايع كند دست به دفاع و كارزار بزند.
او در زندگى اجتماعى خود اين را نيز فهميد كه همنوعانش در احتياج به منافع مانند او هستند، لذا ناگزير شد به منظور حفظ تمدن و عدالت اجتماعى با همنوعان خود مصالحه كند يعنى از آنان آن مقدار خدمت بخواهد كه خودش به آنان خدمت كرده است.
انسان در هيچ يك از مقاتلات و جنگ هائى كه راه انداخته دليل خود را استخدام و يا استثمار و برده گيرى مطلق كه حكم اولى فطرت او بود قرار نداده و نمى دهد، بلكه دليل را عبارت مى داند از حق دفاع، از اينكه مى تواند در حفظ منافع خود دست به دفاع و كارزار بزند، و خلاصه براى خود حقى را فرض مى كند، و سپس مى بيند كه ديگران دارند آن را ضايع مى كنند، لذا برمى خيزد و در مقام دفاع از آن بر مى آيد.
پس هر قتالى در حقيقت دفاع است، حتى بهانه فاتحين و كشورگشايان هم همين دفاع است، اول براى خود نوعى حق مثلا حق حاكميت و يا لياقت قيموميت بر ديگران و يا فقر و تنگى معيشت و يا كمبود زمين و امثال آن فرض مى كنند، و آنگاه در مقام دفاع از اين حق فرضى بر مى آيند، و وقتى از آنان سؤال مى شود: چرا به مردم حمله مى كنيد و خونها مى ريزيد و در زمين فساد راه مى اندازيد؟ و چرا حرث و نسل را تباه مى كنيد؟ در پاسخ مى گويند از حق مشروع خود دفاع مى كنيم!
پس روشن شد كه دفاع از حقوق انسانيت حقى است مشروع و فطرى، و فطرت
***** صفحه 9 *****
استيفاى آن حق را براى انسان جايز مى داند.
قرآن كريم اثبات نموده كه مهم ترين حقوق انسانيت توحيد و قوانين ديني است كه بر اساس توحيد تشريع شده، همچنانكه عقلاى اجتماع انسانى نيز حكم مى كنند بر اينكه مهم ترين حقوق انسان حق حيات در زير سايه قوانين حاكم بر جامعه انسانى است، قوانينى كه منافع افراد را در حياتشان حفظ مى كند.
(مستند: ذيل آيه 190 سوره بقره ج:2 ص 103)
مفهوم جهاد وحق جهاد
- " وَ جَاهِدُوا فى اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكمْ فى الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَهِيمَ هُوَ سمَّاكُمُ الْمُسلِمِينَ مِن قَبْلُ وَ فى هَذَا لِيَكُونَ الرَّسولُ شهِيداً عَلَيْكمْ وَ تَكُونُوا شهَدَاءَ عَلى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصلَوةَ وَ ءَاتُوا الزَّكَوةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکم فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ!
- و در راه خدا كارزار كنيد چنانكه سزاوار كارزار كردن براى او است او شما را برگزيد و در اين دين براى شما دشوارى ننهاده آئين پدرتان ابراهيم است و او شما را از پيش و هم در اين قرآن مسلمان نام داد تا اين پيغمبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد پس نماز گزاريد و زكات دهيد و به خدا تكيه كنيد كه او مولاى شما است و چه خوب مولا و چه خوب ياورى است!"
کلمه جهاد به معناى بذل جهد و كوشش در دفع دشمن است و بيشتر بر مدافعه به جنگ اطلاق مى شود و ليكن گاهى به طور مجاز توسعه داده مى شود به طورى كه شامل دفع هر چيزى كه ممكن است شرى به آدمى برساند مى شود، مانند: شيطان كه آدمى را گمراه مى سازد و نفس اماره كه آن نيز آدمى را به بديها امر مى كند و امثال اينها.
در نتيجه جهاد شامل مخالفت با شيطان در وسوسه هايش و مخالفت با نفس در خواسته هايش مى شود كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلّم اين قسم جهاد را جهاد اكبر ناميد، و ظاهرا مراد از جهاد در آيه مورد بحث معناى اعم از آن و از اين باشد و همه را شامل شود مخصوصا وقتى مى بينيم كه آن را مقيد به قيد " در راه خدا " كرده به خوبى اين عموميت را مى فهميم چون اين آيه جهاد را متعلق كرده بر كارى كه در راه خدا انجام شود پس جهاد اعم است.
باز مؤيد اين احتمال آيه" و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا،" است و بنا بر اينكه آن معناى اعم باشد معناى اينكه فرمود: جهاد كنيد. حق جهاد اين مى شود كه جهاد شما در معناى جهاد خالص باشد يعنى فقط جهاد باشد( نه هم جهاد و هم تجارت يا سياحت يا غير
***** صفحه 10 *****
آن،) و نيز خالص براى خدا باشد و غير خدا در آن شركت نداشته باشد، نظير آن آيه كه مى فرمايد:" اتقوا الله حق تقاته،" كه حق تقوى آن است كه فقط پرهيز از خدا باشد نه چيزهاى ديگر.
( مستند: آيه 77 و 78 سوره حج الميزان ج : 14 ص : 581)
معرفى جهادى كه قرآن بدان فرمان داده!
آيا قرآن بشر را به خونريزى و كشورگشائى دعوت كرده؟ و يا از فرمان جهادش هدف ديگرى دارد؟ در قرآن كريم به آياتى بر مى خوريم كه مسلمانان را به ترك قتال و تحمل هر آزار و اذيتى در راه خدا دعوت كرده، از آن جمله فرموده:
- " قل يا ايها الكافرون لا اعبد ما تعبدون، و لا انتم عابدون ما اعبد،"
و نيز فرموده:
- " فاصبر على ما يقولون،"
و نيز مى فرمايد:
- " ا لم تر الى الذين قيل لهم كفوا ايديكم و اقيموا الصلوة و آتوا الزكوة فلما كتب عليهم القتال...."
و گويا اين آيه اشاره مى كند به آيه:
- " ود كثير من اهل الكتاب لو يردونكم من بعد ايمانكم كفارا حسدا من عند انفسهم، من بعد ما تبين لهم الحق فاعفوا و اصفحوا حتى ياتى الله بامره، ان الله على كل شى ء قدير، و اقيموا الصلوة و آتوا الزكوة...! "
بعد از آنكه مدتها مسلمين را سفارش مى كرد تا با كفار مماشات كنند، و در برابر آزار و اذيتشان صبر و حوصله به خرج دهند، آياتى ديگر نازل شد و مسلمين را امر به قتال با آنان نمود، كه بعضى از آنها در اينجا از نظر خواننده مى گذرد:
- " اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا، و ان الله على نصرهم لقدير، الذين اخرجوا من ديارهم بغير حق، الا ان يقولوا ربنا الله! "
و ممكن است بگوئيم آيه شريفه در باره دفاعى نازل شده است، كه در واقعه بدر و امثال آن مامور بدان شده اند.
و همچنين آيه شريفة:
- " و قاتلوهم حتى لا تكون فتنة، و يكون الدين كله لله فان انتهوا فان الله بما يعملون بصير و ان تولوا فاعلموا ان الله موليكم نعم المولى و نعم النصير! "
و نيز آيه شريفة: