دیوان شمس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیوان شمس - نسخه متنی

مولانا جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزليات





  • بر ملك نيست نهان حال دل و نيك و بدش
    جان دل اصل دل و اصل دلت فصل دلست
    دل ز دردش چه خوشي ها و طرب ها دارد
    ملك الموت بريد از دلم آن روز طمع
    برد سود دو جهان و آنچ نيايد به زبان
    سوسن استايش او كرد كز او يافت زبان
    بلبل آن را بستايد كه زبانش آموخت
    كيست كو دانه اوميد در اين خاك بكاشت
    ميوه تلخ و ترش خام طمع بود ولى
    آفتاب از پى آن سجده كه هر شام كند
    همه شب سجده كنان مي رود و وقت سحر
    هر كه امروز كند شهوت خود را در گور
    هر كى او اسب دواند به سوى گمراهى بهل ابتر تو غزل را به ازل حيران باش
    بهل ابتر تو غزل را به ازل حيران باش



  • نفس اگر سر بكشد گوش كشان مي كشدش
    وگرش او ندهد جان ز كى باشد مددش
    تو مگير آن كرم وان دهش بي عددش
    كه مشرف شدم از طوق حيات ابدش
    كاروانى كه غم عشق خدا راه زدش
    سرو آزادى او كرد كه بخشيد قدش
    گل از او جامه دراند كه برافروخت خدش
    كه بهار كرمش بازنبخشيد صدش
    آفتاب كرم تو به كرم مي پزدش
    چه زيان كرد از آن شاه كه جان شد جسدش
    روش بخشد كه بميرد مه چرخ از حسدش
    هر يكى حور شود مونس گور و الحدش
    كند آن اسب لگدكوب نكال از لگدش كه تمامش كند و شرح دهد هم صمدش
    كه تمامش كند و شرح دهد هم صمدش


/ 3704